تحلیل تطبیقی دیدگاه علامه طباطبائی و فخر رازی درباره تکلم الهی
First Statement of Responsibility
عبداله نصری , معصومه مرزبان
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Place of Publication, Distribution, etc.
تهران
Date of Publication, Distribution, etc.
بهار و تابستان / 1394
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
یکی از پرمخاطرهترین مسائل در تاریخ اندیشههای کلامی، مسئله کلام خداوند است. متکلّمان مسلمان، نخست تحت تأثیر آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و آنگاه در مواجهه با اندیشههای مسیحی درباره تثلیث و فلسفه یونان، مسئله صفات را ارائه دادهاند. پس از آن بر مبنای تلقیهای متفاوت از صفات الهی، اختلافها و مشاجرههایی درباره متکلّم بودن خدا بهوجود آمد. با توجّه به دیدگاههای متکلّمان مسلمان درباره کلام خدا میتوان گفت که در طول تاریخ این مسئله دغدغه بسیاری از متفکّران بوده و در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی، صورتهای متفاوتی به خود گرفته است. اندیشمندان مسلمان در پی پاسخی مستدل به پرسش حقیقت کلام خداوند، مباحثی را مطرح کردهاند که در این میان اندیشه فخر رازی و نظریّه علاّمه طباطبائی از ژرفنگری خاصّی برخوردار است و نوشتار پیش رو، با هدف مقایسه و ارزیابی این دو نظریّه تدوین شده است. فخر رازی معتقد است ورای این الفاظ، در ذهن متکلّم معانی قرار دارد و حقیقت کلام همین معانی است که آن را کلام نفسی مینامند. در پاسخ گفته شده است که در ذهن متکلّم ورای الفاظ، معانی قرار دارد، امّا اینکه به این معانی کلام گفته شود، مورد قبول نیست و دلیلی بر اثبات آن وجود ندارد و در عرف به معانی، کلام گفته نمیشود، در جملههای خبری غیر از علم و در جملههای انشایی غیر از اراده و کراهت، چیزی به نام کلام نفسی وجود ندارد و هر چه است، همان علم و اراده است. در مقابل، نظرات علاّمه طباطبائی دالّ بر مجهول بودن حقیقت کلام الهی دارد. به اعتقاد علاّمه، از آیات قرآن چنین به دست میآید که خداوند با برخی از بندگان خود حقیقتاً سخن گفته است و سخن گفتن خداوند همانند سخن گفتن ما با عبور هوا از حنجره و نیز به ارتعاش درآوردن تارهای صوتی نیست، امّا اینکه حقیقت این سخن گفتن چیست، برای ما نیز معلوم نیست و تنها این را میدانیم که آثار کلام الهی همان «کشف ما فی الضّمیر» است و از این نظر، بین کلام خداوند و کلام بندگان تفاوتی نیست. کلام حق همان افاضه، افاده و ظهور علوم مکنونه و اسرار مخزونه غیبیّه بر کسانی است که حضرت الهی اراده فرموده، مورد اکرام او قرار گیرند و این کتابهای آسمانی که مجموعهای از حروف و کلمات هستند (قرآن و سایر کتابهای الهی) همگی کلام الهی میباشند. کلام نسبت به هر متکلّمی نوعی خاصّ است و در باب حق تعالی از نظر ظهور آن در عوالم روحانی، برزخی، حسیّ و نیز از نظر متعلّقات کلام یا مخاطبهای مختلف، متنوّع و ذو مراتب میگردد، امّا در جهت ذات حق مراتبی ندارد.
امامت;وحی;رابطه لفظ و معنا;آیه ابتلا;حدوث قرآن;ابراهیم (ع);معتزله;نفس رحمانی;اقسام تکلم خداوند;آراء متکلیمن درباره کلام الهی;اعتباری بودن کلام;ظهور خزائن خداوند;مکالمه خداوند با فرشتگان;مکالمه خداوند با موسی;تشکیک در کلام خداوند;ابتلای ابراهیم با کلمات;قد