نظریه فطرت و آرای جامعه شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی
First Statement of Responsibility
محمد غفوری نژاد
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Place of Publication, Distribution, etc.
قم
Date of Publication, Distribution, etc.
تابستان و پاییز / 1394
Name of Publisher, Distributor, etc.
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
علامه طباطبایی نظریه فطرت را براساس اصل هدایت عمومی بنا می نهد. وی در عین اعتقاد به نظریه سعادت و شقاوت ذاتی و ازلی انسانها، آن را به گونه ای تقریر می کند که با نظریه فطرت خیرگرای انسان سازگار باشد. علامه در اندیشه های اجتماعی خود به وفور به فطرت استناد می کند. غریزه استخدام و نقش آن در زندگی اجتماعی انسان، تحلیل رابطه فطرت و آزادی، رابطه دفاع و جهاد با فطرت، پیوند میان اصل مالکیت و فطرت، تحلیل رابطه عدالت و فطرت، از رئوس اندیشه های جامعه شناختی علامه در حوزه فطرت است. شاید مهمترین کارکرد معرفتی نظریه در اندیشه علامه به حوزه معرفت شناسی مربوط باشد. علامه برای اثبات کارآیی عقل در حوزه مابعدالطبیعه، به فطری بودن جستجو از حقایق مابعدالطبیعی استناد میکند. او انسان را فطرتاً حقیقتجو، واقعگرا و تابع حق می داند. علامه در عین اعتقاد به نظریه فطرت، نظریه یادآوری را که میراثی افلاطونی است، مردود می شمارد. وی تفکر منطقی براساس تألیف مقدمات و استنتاج از آن را مقتضای فطرت انسان و مورد تأیید قرآن قلمداد کرده است و از این طریق مشروعیت آن را تضمین می نماید.
سعادت ذاتی;حدوث نفس;مدنیت بالطبع;هدایت عمومی;انسان فطری;رابطه فطرت و طبیعت;سعادت تکوینی;تاثیر مزاج بر اخلاق;اصل استخدام;فطری بودن ولایت;آزادی اجتماعی;رابطه فطرت و آزادی;حقیقت جویی انسان;علم به جهان خارج;فطری بودن منطق;عدالت اجتماعی;حسن و قبح;جسمانیه الحدو