NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص.۳۸۰ - ۳۵۲ ؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
، تفسیر اثری
Date of degree
1389/04/10
Body granting the degree
، دانشکده علوم حدیث(قم)
Text preceding or following the note
عالی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
حدیث و سنت به عنوان دومین منبع دین شناخت، از جایگاه والایی در شریعت اسلام و مذهب شیعه برخوردارند و بیشترین استناد عملی و اعتقادی شیعیات و مسلمین به این منبع مهم است. از همان صدر اول، علل متعددی از جمله وجود وضاعان و منحرفان، نحلهها و گرایشهای متعددی را در تشخیص اعتبار روایات به وجود آورد و فاصله زمانی بیش از یک هزاره نیز، سبب تشدید این چالش شد. در این میان دو منهج معروفی که در ارزیابی روایات به وجود آمده بودند عبارت بودند از: یکی شیوه رجالی که مختص به اهل سنت بود که با پذیرش حجیت تعبدی "خبر ثقه" به بررسی رجالی اسناد روایات میپرداخت و دیگری حجیت "خبر موثوق به" با وجه غالب "کتابشناسی بر پایه حجیت" بود که در شیعه رواج داشت. آنچه مسلم است، معیاری متین و مستحکم در سنجش اعتبار روایات بین شیعیان با راهنمایی اهل بیت(ع) وجود داشته است. این معیار قویم عبارت بوده است از حجیت "خبر موثوق به " بر اساس حصول وثوق عقلایی با تکیه بر قرائن داخلی و خارجی روایات؛ و قطعا ارزیابی صرف سندی، ملاک پذیرش روایات نبوده است. در این نوشتار، با بررسی برخی ریشههای مبانی قدما در انتقال میراث حدیثی شیعه، عقبه روشن و مستحکم آن، به تصویر کشیده شده است و با تاکید بر نهادینه بودن بحث کتابت در شیعه و وجود فرهنگ انتقال کتاب محور در اخذ و ادای حدیث، پیشینه درخشان و اطمینان زای حدیث شیعه نشان داده شده است. همچنین در بازکاوی معنای وثاقت و ضعف از منظر قدما با توجه به مبنای فهرستی و کتاب محور، بدین نکته تاکید شده است که ثقه در لسان قدما به کسی اطلاق میشد که برآیند درون مایههای کتب حدیثی او، قابل انتساب به نتیجه واضح این مطلب آن خواهد بود که با توجه به روحیه ضعیف گریزی، حساسیت بالای اصحاب در نقل روایات و همچنین چندین دوره پالایش قوی در منابع شیعه، اگر روایاتی از متهمان به ضعف در مجموعههای حدیثی وجود دارد شاهد صدق داشته و منفرد نبوده است و الا قدما در کتابهای خود وارد نمیکردند. این مهم، از نکات بسیار حساس و قابل تامل است. سپس در تبیین استواری مبنای قدما، به بررسی داب و منشهای حدیثی قدما پرداخته شده و نکتههای مهمی در این زمینه بررسی شده است مثل "توجه وافر قدما به راوی از مولف"، "نسخهشناسی و مقابله آنها" و... و در نهایت تعدادی از قرائنی که قدما در حصول وثوق و اطمینان از آنها استفاده کردهاند مورد پژوهش قرار گرفته است. در این اثر کوشیدهایم تا با تبیین دقیق مبنایی که میراث حدیثی شیعه با آن نگاشته شده به بازخوانی و ارزیابی ذخائر عظیم حدیثی خود بپردازیم و بادقت در استواری این ثراث، به بهانههای واهی به طرد بیاساس این مجموعههای گرانقدر نپردازیم. چند دستاورد بسیار مهم این نوشتار عبارتنداز:۱ . اثبات و استحکام بالای روایات و مجموعههای روایی شیعه۲ . ضرورت بازخوانی منابع رجالی - حدیثی با توجه به نگارش مستحکم میراث روایی شیعه