ترجمه و نقد چهار فصل اول کتاب ,,هرمنوتیک قرآنی، طبرسی و مهارت تفسیر قرآن ,,
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
/ سعید آخوندی
Subsequent Statement of Responsibility
؛ استاد راهنما: محمد علی مهدوی راد؛ استاد مشاور: مهدی حبیب الهی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه قرآن و حدیث (قم)
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۳
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۲۳۳ ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص. ۲۲۳ - ۲۲۷؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم قرآن و حدیث (گرایش تفسیر اثری)
Date of degree
۱۳/۱۱/۱۳۹۳
Text preceding or following the note
۱۹
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
پژوهش حاضر ترجمه ونقد چهار فصل نخست از كتاب «هرمنوتيك قرآني،طبرسي و مهارت تفسير قرآن»نوشته برويس فاج،اسلام شناس كانادايي است.محورهاي اصلي بيان شده در چهار فصل نخست كتاب،از اين قرار است:وي در فصل ابتدايي كتاب به تبيين شيوه هاي تفسير متني در اسلام مي پردازد و پس از بررسي تعريف متن مقدس،تفسير را از ديدگاه برخي صاحب نظران به بحث مي گذارد.اين فصل تفسير متون مقدس اسلامي را با رويكرد بيروني ملاحظه كرده به اين منظور كه مجمع البيان را در بافت وسيعي از فعاليت هاي تفسيري مشابه نشان مي دهد.فصل دوم كتاب به شرح حال نگاري طبرسي اختصاص داشته و به موشكافي شخصيت و آثار وي پرادخته است.در بخش پاياني فصل دوم،سه آيه مرتبط با دغدغه هاي شيعه در موضوع عدم تحريف قرآن،امامت و اهل بيت(عليه السلام)و موضوع رجعت بررسي شده است.در فصل سوم نويسنده سه موضوع مرتبط باتفسير به طور عام و مجمع البيان به طور خاص را بررسي كرده است؛او ابتدا مفهوم ماهيت زباني كه در مجامع علمي قرون وسطي رايج بوده است،را بررسي مي كند،سپس تعريف هاي گوناگون علم و رابطه آن با تفسير را مطرح مي كند ودر نهايت به نوع استدلال در مجمع البيان اشاره مي نمايد.در فصل چهارم دو گونه مختلف از تفسير داستاني در سوره يوسف توضيح داده شده است .او از توضيح افزايشي كه واكنشي است به عدم حضور اطلاعات لازم در متن قرآن و توضيح تفسيري كه واكنشي است به وجود داشتن مطلبي خاص در قرآن،نام مي برد.نتايج بدست آمده در اين پژوهش از قرار ذيل است:با وجود ابتكار وتلاش فاج در خلق برخي مطالب كتاب و وجود نفاط قوت در فصول مختلف،كاستي ها و اشكالات مهمي نيز در اين كتاب به چشم مي خورد.از نقاط مثبت كتاب آن كه، نويسنده در غالب موارد انصاف را رعايت كرده و بدون غرض به بررسي تفسير قرآن و روش شناسي طبرسي در مجمع البيان ورود پيدا كرده است.استفاده از منابع دست اول در مبحث شرح حال نگاري طبرسي،ارجاعات فراوان به كتب مختلف فارسي زبان در زندگي نامه طبرسي از نقاط مثبت اين كتاب به شمار مي رود.عدم ذكر تعاريف دقيق لغوي و اصطلاحي در برخي از فصول باعث وجود برخي از ابهامات در متن شده است.فاج در برخي مسائل نظرات مستشرقان ديگر را منعكس كرده ست كه نظر مشهور در آن باب است.از جمله اين موارد مي توان به بحث عدم تحريف قرآن و نسخ اشاره كرد.فصول مختلف كتاب از اشكالات محتوايي رنج مي برد كه به مهمترين آنها به اختصار اشاره خواهد شد.وي در مطلبي متذكر شده است كه مساله ي تحريف هنوز در ميان دانشمندان معاصر به طور كامل حل نشده است.وي بااين بيان كه برخي از آيات مجوز قرآني براي مساله ي نسخ بوده و شيوه اي مهم در برخورد با عبارات متناقض در متن مقدس است ،به نحوي نسخ را عاملي براي رفع تناقض مي داند كه اين سخن اساسا داراي اشكال و قابل نقد است.نويسنده در چند جا به صراحت بيان داشته كه مطالب طبرسي در مجمع البيان رو نوشت وكپي برداري از تبيان شيخ طوسي است.او افزوده است كه اغلب همان كلمات تكرار شده ودر اكثر اوقات با تغييرات اندكي در لغت يا ساختار جمله،همان عبارت بيان شده است كه مطلب نيز به تفصيل مورد بررسي و نقد قرار گرفته است.مولف كتاب چندين بار به طور مستقيم وغيرمستقيم عنوان داشته است كه طبرسي پيش فرض هاي خود را در تفسير قرآن استفاذه كرده و به نوعي ديدگاه هاي فرقه گرايانه ي خود را بر قرآن تحميل كرده تا اغتقاد خود را اثبات كنند كه اين سخن نيز به طور جد قابل نفد وبررسي است. کلیدواژگان: برویس فاج، ترجمه و نقد، تفسیر، تفسیر امامیه، طبرسی، مجمع البیان، هرمنوتیک، روش شناسی.