تعامل خلفای نخستین عباسی (از منصور تا مامون) با فرق کلامی و واکنش ائمه معصومین
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
/ جعفر رحیمی
Subsequent Statement of Responsibility
؛ استاد مشاور: قاسم جوادی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشگاه قرآن و حدیث(قم)
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۸۹
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۲۸۶ص.
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص. ۲۷۹ - ۲۸۶؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد(قم)
Discipline of degree
علوم حدیث(گرایش کلام)
Date of degree
۱۷/۱۲/۱۳۸۹
Text preceding or following the note
۵/۱۷
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
تاریخ نگاری از دغدغه های مهم اندیشمندان سلف بوده است از این روی مورخین بسیاری وقایع مهم تاریخی را مضبوط کرده اند. با وجود اینکه آنان در ضبط وقایع تاریخی زحمات فراوانی متحمل گشته اند، متأسفانه در نگارش تاریخ اندیشه کوتاهی بزر گی صورت گرفته است، به طوریکه باید اذعان کرد کتابهای تاریخی، خصوصا مصادر اولیه از تاریخ اندیشه تهیاند. خاندان های بزرگی مانند امویان که حدود یک قرن و بنی العباس که قریب به پنج قرن عهده دار حاکمیت و خلافت جامعه اسلامی بودند، هر کدام گرایش های عقیدتی متفاوتی داشتند. در درون آنها نیز تفاوتهای عمده عقیدتی مشهود است، شخصیتی مانند معاویه بن ابی سفیان جبری مسلک است و در مقابل، یزید بن ولید بن عبد الملک، خلیفه اموی، خود از مقتدرترین و نامدارترین رهبران فرقه قدریه به شمار می آید. همچنان که عمر بن عبدالعزیز با سران قدریه دوستی عمیقی ایجاد کرده بود. انصاف حکم میکند در نسبت دادن عقیده ای به یک خاندان تأمل کنیم و گرفتار این اشتباه نشویم که همه آنان دارای عقیده واحد بوده اند و نباید عقیده معاویه و یزید بن معاویه را به تمامی امویان تسری داد. خاندان بنی العباس نیز گرایشات متفاوتی داشته اند.گاهی تفاوت عقیدتی آنان به اندازه ای عمیق میشود که نمی توان دو خلیفه عباسی را در محدوده فرقه واحد جای داد. شخصیتی مانند منصور عباسی، جبری مسلک،گریزان از مباحث کلامی، علاقه مند به اهل حدیث، مخالف سرسخت شیعه خصوصا شاخه حسنی آن است و با شاکله اصلی شیعه نیز رفتاری خصمانه داشته است. او در مسأله امامت نظریه ای بر خلاف شیعه و حتی اهل سنت مطرح می کند و چهارچوب عقیدتی بنی العباس را بر همین اساس پایه ریزی می کند. در همین خاندان شخصیت بزرگ تاریخی، مأمون عباسی به خلافت می رسد. او متکلمی زبردست، اهل مناظره ومباحثات کلامی است. رفتار او با شیعه کاملا متفاوت با رفتار خلفای قبلی است تا جایی که امام شیعیان را به عنوان ولی عهد منصوب می کند و در زمان خلافتش شیعیان با آسودگی زندگی می کنند. او از جبر گریزان و جایگاه عقل را شناخته، قائل به خلق قرآن است. هرچند ائمه شیعه با بنی العباس در برخی موارد درگیری سیاسی نیز داشته اند، اما اختلافات اعتقادی ایشان با خلفای عباسی از اهمیت فراوان برخوردار است. ائمه شیعه توانستند آراء و اندیشه های کلامی اهل بیت را به مردم معرفی کنند و علاوه بر اینکه میراث گرانقدری از احادیث اعتقادی برای آیندگان به جای گذاشتند، موفق شدند در مقابل اندیشه های مخالف زمانشان، و عقاید اهل بیت را بیان کنند و با تصحیح، رد یا قبول در برابر اندیشه های مخالف واکنش نشان می دادند.