این رساله با رویکردی فرهنگی به جهانی شدن ، درصدد است که نشان دهد میراث فرهنگی معنوی در فرایند "جهانی شدن فرهنگی" طبق پارادایم " تلفیق و ترکیب فرهنگ ها " می تواند امکان مهمی باشد برای تحقق" تنوع فرهنگی " ، " زبان و آرمان مشترک " و " گفتگو و تعامل فرهنگی " به گونه ای که در " فرهنگ جهانی " که پیامد جهانی شدن است ، موثر و سهم آفرین باشد. در این راستا" آثار هنرهای دستی سنتی ایران" که نوعی از میراث فرهنگی معنوی اند و به لحاظ بنیانهای " سنت" و " عرفان" و " تصوف و فتوت" صناعتشان مبتنی بر حکمت است، به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شده اند. رابطه و تناسب بین دو موضوع میراث فرهنگی معنوی و جهانی شدن از طریق محور قرار دادن بحث " جهانی بودن" و تاکید بر " هویت انسانی" و گرایش فطری به " معنویت " برقرار شده است و بدین گونه در روند " معنا و معنویت گرایی" نقش گرانبها و غیر قابل تخمین میراث فرهنگی معنوی به عنوان یک منبع یا ابزار معرفی شده است. بنابراین ارکان اصلی بحث عبارتند از : موضوع" فرهنگ" با رویکردهای فرهنگ محور، تعامل گرایانه ، عام و خاص گرایانه و پارادایم پازل فرهنگی ، نظریه نسبیت گرایی فرهنگی، و همچنین " جهانی شدن فرهنگی " با پارادایم " تلفیق و ترکیب فرهنگها" - به منظور حضور همه جوامع و فرهنگها در جریان تعامل جهانی و " وضعیت کانونی " یافتن آنها. به دنبال این مباحث موضوع " تنوع فرهنگی" و " تعامل فرهنگی " که راه به مسئله " دیالوگ" می برد، و اصل فهم یکدیگر و پذیرش و احترام به ارزشها و معانی غیر خودی را تثبیت می سازد مطرح گردیده است. از آنجا که این مسئله ، وجود زبان و بیان مشترک و رعایت اخلاق را می طلبد، " میراث فرهنگی معنوی" به مثابه منبعی ویژه برای اخذ معانی مشترک و اخلاقی ، آرمانی و جهان روا در نظر گرفته شده اند، و از طریق برشمردن و مصداق آوری اصول و بنیانهای " آثار هنردستی سنتی ایرانی" و بنیانهای " سنت" و " عرفان" کسب نتایج مورد نظر میسر گردیده است. روش تحقیق در این رساله روشی نظری است که جهت گردآوری مطالب از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. و شیوه تنظیم اطلاعات به صورت توصیفی، تشریحی و تحلیلی می باشد . همچنین استدلال استقرایی و بعضا قیاسی در خلال برخی مباحث به کار گرفته شده است.