جهانی شدن و دولت-ملتسازی در کشورهای پسامنازعه (نمونه پژوهی عراق)
First Statement of Responsibility
/ عليرضا سميعي اصفهاني
Subsequent Statement of Responsibility
؛ امران كياني
GENERAL NOTES
Text of Note
علمي- پژوهشي
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
در عصر جهانی شدن که نخستین نشانههای افول پارادایم دولت- ملّتسازی پدیدار گردیده، دولت عراق پس از یک دوره منازعات و کشمکشهای داخلی، وارد مسیر دولت- ملّتسازی شده است. ورود دیر هنگام این کشور به عرصهی دولت - ملّتسازی، زمانی رخ داد که سایهی جهانیشدن با شتابی خیرهکننده بر سر قلمروهای سرزمینی سنتی گسترانیده شده، و در پی اشاعهی امواج دموکراتیزاسیون، نسبی شدن هویّتها و تضعیف صلح و امنیت بینالمللی، بسیاری از مفاهیم سُنّتی علم سیاست از جمله حاکمیّت، دولت، مشروعیّت، مشارکت، امنیت و هویّت، دستخوش دگرگونیهای عمیقی شدهاند. با این وصف، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که عراق به عنوان یک کشور پسامنازعهای در عصر جهانی شدن، چگونه میتواند روند دولت- ملّتسازی خود را بازسازی و تکمیل نماید؟ فرضیهی نوشتار حاضر این است که نخبگان سیاسی عراق از طریق اصلاح و مهندسی نهادهای منطبق با نیازها و شرایط جامعه، ایجاد رابطهی صلحآمیز میان دولت و جامعه، برگزاری انتخابات نسبیّتی و خودگردانی و گسترش حکومت محلّی، ایجاد یکپارچهسازی و همگرایی گروههای ستیزهجو در فرایند آشتی ملّی، میتوانند به صلح و ثبات پایدار و ایجاد مشروعیّت در سطح جامعه برسند. نوشتار حاضر میکوشد بر اساس روش پژوهشکیفی و روش تحلیل توصیفی- تبیینی، در دو بخش، نخست از منظری آسیبشناسانه به بررسی تأثیرات فرایند جهانیشدن بر روند دولت- ملّتسازی درونزا در کشورهای در حال توسعه پرداخته، سپس بر پایهی نظریهی دموکراسی همزیستگرایانه (توافقی) لیپهارت، به ارائهی چارچوبی نظری معطوف به راهبرد عملی برای شکلگیری دولت - ملّتسازی مطلوب، در عراق، در عصر جهانی شدن بپردازد.