در پاسخ به این پرسش که چرا کشورها هستهایشدن یا غیرهستهایشدن را دنبال میکنند، فرضیات و چارچوبهای نظری مختلفی مطرح شده است. در بررسی این موضوع با فرضیات و چارچوبهای نظری متفاوت و حتی متضادی روبرو میشویم که وضعیتی پیچیده را رقم میزند. این مقاله با بررسی مسائل و مشکلات نظریههای موجود هستهایشدن و غیرهستهایشدن، درصدد است «هویت استراتژیک» را به عنوان چارچوبی نوین مطرح کرده و ابعاد مختلف موضوع را بر این اساس مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور ابتدا نظریههای موجود به گونهای متفاوت و بر اساس چارچوب پیشنهادی نگارنده که مبتنی بر تفکیک میان دو سطح پارادایمی و نظری است، مورد بررسی و نقد قرار میگیرند و سپس، از هویت استراتژیک به عنوان چارچوبی جدید سخن به میان میآید و مبانی و مؤلفههای آن تبیین میشود.