تا هنگامی که نظام دو قطبی بر جهان حاکم بود، دولت ها، مهمترین بازیگران بین المللی بودند، اما از زمانی که آخرین مرحلۀ جهانی شدن آغاز شد، بازیگران جدیدي در نظام بین الملل ظاهر گردیدند که روند تصمیم گیري در نظام بین الملل را متحول ساختند و محور قدرت را از دولت به جامعۀ مدنی منتقل کردند. در گذشته اي نه چندان دور، دولت ها خود تصمیم می گرفتند که روابطشان را با کدام دولت گسترش دهند یا به چه نوع سرمایه گذاري اجازة فعالیت بدهند، یا....؛ اما امروزه این شرکت هاي چندملیتی هستند که تصمیم می گیرند در چه کشوري سرمایه گذاري کنند، و این دولت ها هستند که براي جذب سرمایه گذاران به رقابت می پردازند. قبل از این، دولت ها نظر می دادند که چه فرد یا سازمانی در چه زمینه اي فعالیت کند، اما امروزه سازمان هاي مردم نهاد هستند که بر بسیاري از فعالیت هاي دولتی نظارت می کنند و هر جا انحرافی مشاهده کنند با استفاده از ابزار اطلاع رسانی مدرن، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهند. در قرن بیستم، مذاکرات بین دولت ها یا مستقیم و دو جانبه و یا در سازمان ملل متحد بین نمایندگان دولت ها و به صورت چندجانبه صورت می گرفت، اما امروزه در "داووس"، نمایندگان دولت ها، فقط بخشی از شرکت کنندگان هستند. مدیران شرکت ها، ورزشکاران، هنرمندان، اساتید دانشگاه و حتی نظامیان در کنار یکدیگر می نشینند و نظرهاي خود را آزادانه بیان می کنند، و در نهایت تصمیمات مهمی اتخاذ می شود که الزاما ممکن است توافق همۀ دولت ها را در بر نداشته باشد. روند جهانی شدن، هم ارزش هاي ناظر بر تصمیم گیري جهانی، هم ساختار و ساز و کار تصمیم گیري، و هم تصمیم گیرندگان را تغییر داده؛ البته دولت ها همچنان یکی از بازیگران موثر هستند، ولی در کنار آنها، افراد، نهادها و سازمان هایی ظاهر شده اند که نظام بین الملل را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن می توانند سرنوشت ملت ها را نیز متناسب با افکار و منافع خود شکل دهند. این وظیفۀ دولت هاست که در جهت منافع ملی اشان مناسبات خود را با دیگر بازیگران جهانی شدن، تنظیم کنند.