بنیانهای نظری موازنه قوای هوشمند در شبکههای فاقد معیار منطقهای
Other Title Information
: گامی بهسوي ارائه نظریه نوین موازنه قوای منطقهای
First Statement of Responsibility
/ فرهاد قاسمي
GENERAL NOTES
Text of Note
رتبه علمي- پژوهشي
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
موازنه قوا بهعنوان یکی از قدیمیترین نظریههای روابط بینالملل مطرح است كه در حال حاضر نیز یکی از کارآمدترین نظریهها در رهیافت واقعگرایانه از روابط بینالملل ميباشد. رئالیستها بر این باورند که موازنهبخشی در پاسخ به تغییرات توازن قدرت رخ میدهد. اما تحولات سیستم بینالملل از جمله تغییر چارچوب سیستمی و افزایش سطح ارتباطات در سیستم، برخی از ابعاد این نظریه را متحول ساخته است. تحولات مذکور بنیانهای مفهومی و نظری موازنه قوا را تغییر داده و سبب ناکارآمدی نظریه کلاسیک موازنه شده است. در این راستا بهمنظور دنبال نمودن ناکارآمدیهای نظریه موازنه قوا و راهحلهای آن، پژوهش حاضر ورای قدرت سخت و حتی قدرت نرم بر قدرت هوشمند بهمفهوم توانایی ترکیب قدرت سخت و نرم بهگونهای که سبب همافزایی آنها شود، تأکید دارد. این مقاله عناصر نظریههای رئالیستی با مدل موازنهبخشی شبکهای را با یکدیگر ترکیب مینماید. همچنين اين پژوهش نظریه شبکه را بررسی و به شبیهسازی آن در روابط بینالملل و مطالعات منطقهای میپردازد. از این منظر با بهرهگیری از شبکههای فاقد معیار نگارنده نظریه موازنه قوای هوشمند در شبکههای فاقد معیار منطقهای را بهعنوان نظریه جدید به ادبیات روابط بینالملل تقدیم میکند و اصول اساسی طراحی موازنه هوشمند و الگوهای سهگانه آن از جمله الگوی نهادی، ارتباطی و پیوندی را تجزیه تحلیل مینماید.