شبکه هاي اجتماعي مجازي و استراتژي فضاي انديشه ايالات متحده در قبال جمهوري اسلامي ايران
First Statement of Responsibility
/ آرمين اميني
Subsequent Statement of Responsibility
؛ سهراب انعامي علمداري
GENERAL NOTES
Text of Note
رتبه علمي- پژوهشي
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
امروزه جهان استراتژي با وجود ابزارهاي ارتباطي- اطلاعاتي نوين، تفاوت هاي اساسي با دوران گذشته و حتي دهه پيشين پيدا کرده است، به طوري که با وقوع انقلاب اطلاعاتي و برساختن مفهوم جديدي تحت عنوان جغرافياي مجازي، کارکردها و ابزارهاي استراتژي نيز تغييرات عمده اي يافته اند. در اين ميان، شبکه هاي اجتماعي مجازي به عنوان يکي از نمادهاي دهه اطلاعات و ارتباطات به صورت جغرافياي مجازي، براي ارتباط ميان افراد و نهادهاي مختلف با سطوح متفاوت دسترسي، به وجود آمده اند. تشکيل اجتماعات مجازي، اطلاع رساني، تبادل اطلاعات و نظرات از شناخته شده ترين کارکردهاي اين فضاها و يا به عبارتي جغرافياي مجازي به شمار مي آيند. در چنين وضعيتي، اين جغرافياي مجازي بسيط به عنوان يک فضاي انديشه باز، پويا، نظامند و سازمان يافته عمل کرده که کارکردهاي سياسي، امنيتي، اقتصادي و فرهنگي براي دولت ها دارد. بر اين اساس، از فضاي انديشه ايجاد شده، مي توان به صورت يک نيروي رسانه اي ويژه در قبال کشورهاي هدف بهره گرفت. پس از انتخابات اخير رياست جمهوري در ايران، شبکه هاي اجتماعي مجازي در راستاي اهداف مقابله جويانه ايالات متحده آمريکا کوشيدند با بهره گيري از جغرافياي مجازي، استراتژي جديدي تحت عنوان «استراتژي فضاي انديشه» را طراحي و به اجرا گذارند. ايالات متحده کوشيده است تا با بهره گيري از استراتژي فضاي انديشه به سازماندهي نيروهاي رسانه اي خياباني و فعالان سياسي، بسيج ايرانيان مقيم خارج از کشور، سازماندهي و راه اندازي جنگ اطلاعاتي در گستره يک تهديد و جنگ نرم در قبال جمهوري اسلامي ايران بپردازد. اين مقاله تلاش دارد در چارچوب استراتژي فضاي انديشه، کارکردها و تهديدهاي شبکه هاي اجتماعي مجازي آمريکا را در قبال جمهوري اسلامي ايران بررسي نمايد.