دولت-ملت سازي از جمله مباحث جديد و بسيار مهم مطالعات روابط بين الملل قلمداد مي گردد. اين بحث به ويژه با ورود اعضاي جديد به نظام دولتها در دوره پس از جنگ سرد از اهميت فوق العاده اي برخوردار گشته و محققان مختلفي را براي انجام مطالعات پايه اي تئوريک و نيز موردي در اقصي نقاط جهان به خود جذب نموده است. از جمله حوزه هاي مطالعاتي جديد در اين باره، کشورهاي پس از کمونيست مي باشند. فروپاشي اتحاد جماهير شوروي موجب باز شدن فضاي جديدي در روابط بين الملل گرديده و با ظهور دولتهاي جديد از بطن امپراطوري فرو پاشيده شوروي، انبوهي از موضوعات مختلف در دستور کار پژوهشگران قرار گرفت. در طي چندين سال اخير مطالعات مختلفي در اين باره انجام شده است و چه بصورت پايه اي و کلي و چه به طور موردي؛ روند دولت-و ملت سازي در اين فضاي جديد مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است. با توجه به اهميت فراواني که موضوع دولت-ملت سازي در جهان کنوني دارد و منشا بسياري از نا آرامي هاي موجود در جهان را مي توان به طور مستقيم و غير مستقيم ناشي از آن دانست، در اين مقاله به مرور مدلهاي اصلي دولت-ملت سازي در مطالعات سياسي و بين المللي مي پردازيم.