طراحي الگوي توسعه روابط بين فرهنگي در عصر جهاني شدن
First Statement of Responsibility
/ اسماعيل كاوسي
Subsequent Statement of Responsibility
؛ فرزانه احمدزاده، داوود ستوده يگانه
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه يکي از ظرفيتهاي توسعه کشورهاي دنيا، گسترش و تبادل ارتباطات ميان فرهنگها و تمدنهاست و تحولات دهههاي اخير در حوزه روابط بينالملل است كه حاكي از اهميت مقوله فرهنگ در دستيابي به اهداف و بهبود روابط ميان دولتها است از اين رو كسب وجهه و اعتبار بينالمللي و نفوذ در افكار عمومي از جمله اهداف مهم ديپلماسي كشورها است. هدف اصلي اين تحقيق عبارت است از طراحي الگوي توسعه روابط بين فرهنگي در عصر جهاني شدن و در راستاي تحقق آن، اين تحقيق به دنبال يافتن پاسخ اين سوال اصلي ميباشد که چگونه ميتوان الگويي مناسب جهت توسعه روابط بين فرهنگي در عصر جهاني شدن طراحي کرد. روش پژوهش: اين تحقيق از حيث هدف يک تحقيق نظري و بنيادي و از حيث روش متکي به روش اسنادي و پيمايشي است. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل صاحبنظران و مجريان امور فرهنگي در وزارت امور خارجه ميباشد. يافتهها: يافتههاي حاصل از تحقيقات اسنادي حاکي از آن است که فرهنگ ميتواند ارتباطات عميقي بين ملتها ايجاد کند و يک مقوله پايدار، ادغام گر، فرامرزي، اکتسابي، اشتراکي، وحدتبخش و سازگار آفرين است و ميتواند نتايج پايداري در روابط بينالملل ايجاد کند، درحاليکه يافتههاي پژوهش حاکي از آن است که عليرغم تلاش دستگاه سياست خارجي در راستاي تامين منافع ملي به عنوان متولي توسعه روابط در کشور، اين مهم به نحو مطلوبي صورت نگرفته و از تمامي مولفه و ظرفيتهاي فرهنگي کشور در عرصه جهاني استفاده نشده است. نتيجهگيري: از ترکيب نتايج به دست آمده در تحقيقات اسنادي و ميداني و ترکيب آنها الگويي عملياتي بومي بر مبناي عامل فرهنگ که حاوي راهکارهايي در سه سطح داخلي، منطقهاي و بينالمللي ميباشد جهت افزايش کارايي مولفههاي فرهنگي و توسعه روابط تدوين گرديد.