با گسترش رسانه هاي جمعي در سطح داخلي و خارجي و تاثير آنها بر نهادهاي فرهنگي جامعه، عناصر مشترک فرهنگ هاي مختلف در اثر تماس، آميزش و ارتباط فرهنگ ها با يکديگر در حال امتزاج اند. تحول مهم حوزه فرهنگ، درک متقابل فرهنگ ها از يکديگر، بدون گرايش به حذف است. در اين راستا، طرح دموکراسي فرهنگي با تاکيد بر اين اصل استوار است که وابستگي هر فرد به يک فرهنگ، يکي از اساسي ترين نيازهاي انساني است و هر فرد، گروه و جماعت از حق انتساب خود به فرهنگ يا فرهنگ هاي خاصي برخوردار است. در اين مقاله با طرح اين پرسش که مولفه هاي دموکراسي فرهنگي چيست به تبيين رابطه متقابل بين رسانه و فرهنگ پرداخته مي شود. احترام به حفظ ارزش هاي ديگران و حرکت به سوي جامعه جهاني توام با وفاق و همدلي، منوط به رفع موانع ارتباطات ميان فرهنگي است و نه آنکه فرهنگ ها حذف شوند. رسانه ها ابزار و نهادهاي موثر در فرهنگ هر جامعه به حساب مي آيند و حوزه عمل و فعاليت آنها فرهنگ است. نتيجه اين ارتباط و پيوند برقراري رابطه اي متقابل بين رسانه و فرهنگ است. انقلاب اطلاعات و به تبع آن، جهاني شدن رسانه ها از قبيل: اينترنت، پست الکترونيک، شبکه هاي اجتماعي، وبلاگ، تلفن همراه، نمابر و جز اينها نقطه عطفي در گسترش همکاري هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميان جوامع مختلف شده است که از آن جمله مي توان به افزايش سرعت ارتباطات، دسترسي جهاني به اطلاعات، ايجاد منبع جديد قدرت و نيز گسترش فرهنگ جهاني مشترک اشاره کرد.
PIECE
Title
دوفصلنامه مطالعات ميان رشته اي در رسانه و فرهنگ (رسانه و فرهنگ)