فرايند جهاني شدن مي تواند فرهنگ هاي سنتي را در معرض تهديد قرار دهد و موجب اشاعه ارزش ها و هنجارهاي فرهنگ جهاني يا غربي شود. اين مساله براي جامعه ايران که سه دهه قبل انقلابي را بر مبناي ارزش هاي اخلاقي ديني پشت سر گذاشته و داعيه ايجاد جامعه اي متمايز با فرهنگ مسلط جهاني داشته است بسيار پر اهميت مي باشد. شواهدي حاکي از آن است که گرايش به نقض هنجارهاي معارض با ارزش هاي سنتي و ديني در بخش هايي از جامعه از جمله جوانان رو به افزايش بوده است. با توجه به اينکه روز به روز شمار بيشتري از افراد جامعه به خصوص جوانان در معرض فرايندهاي جهاني شدن قرار مي گيرند، پرسش هاي اصلي تحقيق اين است که آيا قرار گرفتن در معرض فرايند جهاني شدن با گرايش به فرهنگ جهاني رابطه دارد؟ آيا کساني که بيشتر در معرض فرايند جهاني شدن قرار دارند بيشتر هنجارهاي سنتي و ديني را نقض مي کنند و به اصطلاح "كجروي فرهنگي" بيشتري دارند؟ اين پرسش ها با استفاده از داده هاي فراهم آمده از يک نمونه 376 نفري از دانشجويان دختر و پسر دانشگاه شهيد بهشتي تهران در بهار سال 1386 مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها نشان مي دهد كه بين قرار گرفتن در معرض فرايند جهاني شدن، با پذيرش فرهنگ جهاني رابطه نسبتا ضعيفي (gamma=0.466، (kendalls tau=0.210 وجود دارد. همچنين قرار گرفتن در معرض فرايند جهاني شدن و كجروي فرهنگي نيز رابطه متوسطي gamma=0.630)، (kendalls tau=0.313 دارند اما بين پذيرش فرهنگ جهاني- غربي و كجروي فرهنگي رابطه نسبتا قوي (gamma=0.837، (kendalls tau=0.474 وجود دارد. در بين ابعاد چهارگانه جهاني شدن فرهنگي، بر اساس مفهوم سازي برگر، پاسخگويان به ابعادي از فرهنگ جهاني که به اقتصاد بازار و حقوق شهروندي مربوط مي شود گرايش بالا و به بعدي که شامل زندگي به شيوه و سبك جهاني- غربي است، كمترين گرايش را داشتند. بنابراين مي توان گفت که در ارتباط با فرهنگ جهاني بايد بين عناصر عام و انساني آن مثل اقتصاد بازار و حقوق شهروندي و جنبه هاي خاص و غربي آن تمايز قايل شد.