علم جغرافيا يکي از مباحث وسيع علوم است و داراي جنبه هاي مختلفي است که يکي از شاخه هاي مهم اين علم در حال حاضر جغرافياي مرز است. که بيانگر مهم ترين عامل و جدائي يک واحد متشکل سياسي از واحدهاي ديگر مي باشد و خطوط مرزي ضمن تعيين حدود يک مملکت تعيين کننده وسعت و عمليات هيات حاکمه آن کشور مي باشد و هر گونه اتفاق در مرزها بين المللي بدون توافق امکان پذير نمي باشد. حال با توجه به عوامل و اتفاقات عمده 1- وجود قدرت هاي نوظهور در آينده، همچنين جمعيت شناسي، منابع طبيعي، علم و فناوري، هويت هاي فرهنگي و اجتماعي، منازعات و شناسائي روندها و تغييرات منطقه اي و فراگير شدن توسعه فناوري اطلاعات و رشد صنعتي و اقتصاد جهاني که ما امروزه شاهد آن هستيم. 2- مهاجرت، همکاري سازمان هاي بين المللي و منطقه اي و رقابت گسترده و پيچيده جهت قدرت بين المللي و توزيع ناهمگون محيط و فضاي جغرافيايي طبيعي و نگاهي به فروپاشي شوروي و ايجاد چند کشور مشترک با مرزهاي مشخص يا جنگ يوگسلاوي و يا اتفاقات سودان و اينکه نظام بين الملل دستخوش تحولات عمده اي شده و تغيير در قدرت جهاني در حال شکل گيري است. به اعتقاد برخي معتقدان و تحليل گران آيا تحولي در مرزها ايجاد خواهد شد و مي توان جهاني بدون مرز و تجربه کرد. با توجه به رويکردهاي جديد همانند بيومتريک، حس گرهاي مرزي مرزهاي هوشمند، هويتي، عکس برداري انگشت نگاري و اين راهبردهاي جديد مديريتي به کنترل بيشتر مرزها انجاميده و واژه جهاني شدن بر سر زبان ها جاري و آن نتيجه گسترش ارتباطات بين المللي در تمام زمينه ها است و مرزها هميشه نه تنها امنيت ملت يک کشور و سرزمين را تامين مي کند بلکه نقش عمده اي در مناسبات بين کشورها دارد. مقاله حاضر، روش تحقيق بر اساس چارچوب واحدهاي سياسي مشخص شده مسائل جغرافياي سياسي و اطلاعات اسنادي جمع آوري شده، مطالعه تطبيقي و تجريه تحليل مفاهيم و اينکه در کارکرد مرزها تغييري به وجود نخواهد آمد انجام گرفته است.