جهانی شدن به عنوان مجموعه ای از تغییرات و معطوف به ایجاد جامعه ای به وسعت جهان از دهه شصت میلادی مطرح و موجب گردیده است فراتر از جوامع ملی ، جامعه ای به وسعت جامعه و شامل کل ابناء بشر به وجود آید که از آن به جهانی تعبیر می شود. این تغییرات صرفا یک ایده نبود بلکه به واسطه ای خردگرایی، نظام سرمایه داری، پیشرفتهای تکنولوژیک و ارتباطات عینیت پیدا نموده و موجب باز تعریف زندگی انسان در عرصه های اقتصاد، سیاست، فرهنگ و محیط زیست شده و لذا حقوق کیفی نیز در فرآیند جهانی شدن مورد تحقیق قرار خواهد گرفت. در پاسخ به این پرسش با ملاحطه روابط نظام سیاسی و حقوق، مشاهده می شود نظام های سیاسی گرایش به دموکراسی دارند به عبارت دیگر دمکراسی جهانی می شود و یک گروه از هنجارها نیز به همین ترتیب جهانی می شوند که با لحاظ ویژگی های ساختاری، منتهی به ایجاد نظم عمومی بین المللی و جهانی شده و انسان در این میان نقش محوری پیدا کرده و به این ترتیب قواعدی فراهم آمده که آز انها به حقوق بشر یاد می شود که به نوبه ی خود حقوق کیفری را متاثر ساخته اند مضافا به ضرورت ها و نیازهای جامعه جدید از جمله خطرات و تهدیدات مجرمین که مستلزم مبارزهی پیشگیرانه و حقوقی خواهد بود. به علاوه نهادهایی وجود داشته یابه وجود آمده اند که در امور بشری از جمله حقوق کیفری نقش و کارکرد جهانی دارد این منابع به دو بخش تقسیم می شوند منابع معطوف به تظم شامل جرایم و مجازات ها، دوم معطوف به عدالت شامل قواعد حقوق کیفری عمومی و آیین دادرسی کیفری .