#نقش انقلاب اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان بر اساس نظریه پخش هاگر استراند
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
#د، ۱۷۱ ص.
Specific Material Designation and Extent of Item
1
EXTERNAL INDEXES/ABSTRACTS/REFERENCES NOTE
Name of source
#تحقیق حاضر بدنبال یافتن پاسخ این سئوال اساسی است که نقش انقلاب اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان ، برپایه نظریه پخش هاگر استراند چه بوده است؟ انقلاب اسلامی ایران بعنوان پدیده ای فرهنگی ولی نه محصور در چارچوب کشور ایران، بلکه اثر گذار در مناسبات منطقه ای و جهانی تعریف گردیده است .این اثرگذاری بالتبع در حوزه ها و مناطقی که زمینه پذیرش عقاید انقلاب اسلامی در آن بیشتر بوده است، ملموس تر و قابل مشاهده تر متجلی گردیده است .یکی از این نقاط جغرافیائی کشور جمهوری آذربایجان است .کشوری که در سال 1371 استقلال یافته و بیش از 85 درصد جمعیت این کشور به مذهب تشیع می باشند .شکل گیری و احیای حرکتهای اسلامگرایانه در سطح مردم و گروه ها و احزاب سیاسی و نهادهای غیر دولتی حکایت از تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر این کشور دارد .دراین تحقیق برای نیل به پاسخ، از ابزار فیش برداری از کتب و مجلات و نیز تکیه بر داده های ارزشمندی که در مصاحبه با تنی چند از کارگزاران فرهنگی ایران در کشور آذربایجان بدست آمد استفاده شده است .روش بکار گرفته شده نیز روش اسنادی بوده است که تا حدود زیادی مباحث مطرح شده وابسته به استدلالات تاریخی بوده است .یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که پخش ایدئولوژی انقلاب اسلامی از تمامی مسیرهای ممکن، در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون جریان داشته است .مسیرهای تشخیص داده شده در انتقال جابجائی پیام انقلاب اسلامی مانند اعم از تردد افراد در دو سوی مرز مانند روحانیون، توریست های سلامت و...که از آذربایجان به ایران سفر می نمایند نقش ایفا نموده اند .همچنین احزاب هوادار ایران، مساجد و ...از مسیرهای موثر در پخش سلسله مراتبی پیام انقلاب اسلامی بوده اند .و در آخر راهپیمایی ها، شعارهای انقلابی و...بعنوان سازنده فضای عمومی موثر در انتقال پیام انقلاب به آن سوی ارس نقش ایفا نموده اند .دراین زمینه تجانس فرهنگی، قومی و مذهبی حاکم بین شمال غرب ایران و جمهوری آذربایجان در این انتقال نوآوری اهمیت حیاتی داشته و دارد .در تمامی مسیرها، پخش این نوآوری فرهنگی با موانع و مشکلانی مواجه بوده است .می توان این موانع را دو قسمت داخل ایران و دوم موانع ساخته شده توسط حاکمیت آذربایجان تقسیم بندی نمود .از موانع داخلی می توان به عدم برنامه ریزیی مطلوب دولت ایران برای افزایش اثرگذاری بر مسافران آذری و از موانع خارجی نیز می توان به سیاست های دین گریزانه و تمسک دولت باکو به غرب را نام برد .