#جنگ تحمیلی از بزرگترین رویدادهای تاریخی کشور است که بر ادبیات ما ت╩ثیری بنیادین گذاشته است .داستان کوتاه از میان قالبهای گوناگون ادبی در این میان سهم عمدهای را به خود اختصاص داده است .در این پژوهش، نظامهای گفتمانی ده داستان کوتاه جنگ با شیوهی تحلیل محتوا با استناد بر رویکرد نشانهمعناشناسی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است و سعی دارد به این سأال پاسخ دهد که نویسندگان ادبی ایران تا چه حد نویسندگان ادبی در آثار خود از این نظامهای گفتمانی استفاده کرده است .نشانهمعناشناسی یکی از ابزارهای علمی تحلیل نظامهای گفتمانی است، نشانهها گونههایی پویا، تغییرپذیر و چندبعدی هستند و معناها نیز به تبعیت از نشانهها پویا، تحولپذیر و چندوجهیاند .این نشانهمعناها تحت نظارت و کنترل نظام گفتمانی بروز میکنند .نظامهای گفتمانی یا مبتنی بر کنش هستند که نظامهای گفتمانی شناختی را میسازند یا مبتنی بر شوش که نظامهای گفتمانی احساسی را میسازند .در این بررسی، ابتدا مفاهیم کلی تعریف گردیده و سپس به معرفی انواع نظامهای گفتمانی پرداختهشده و داستانهای کوتاه بر مبنای آن بررسی گردیده است .این بررسی نشان میدهد هر گفتهپرداز با توجه به مضمون روایی و احساسی داستان خود، نظامهای گفتمانی ویژهای را برمیگزیند و هرچند گفتهپردازان تمامی این داستانها، از انواع نظامهای گفتمانی برای به تصویر کشیدن ارزشها و آرمانهای انسانی، اجتماعی و سیاسی بهره بردهاند؛ اما در داستانهای این پژوهش نظامهای گفتمانی احساسی وجه غالبتری دارند.