#امروز مسئله پیوند اعضاء ، با هدف نجات جان انسانها ، ت╩مین سلامت و کاهش درد و رنج آنها به عنوان یکی از ارزنده ترین خدمات پزشکی به جامعه بشری مورد توجه جهانیان قرار گرفته است . این موضوع به علت دارا بودن ابعاد مختلف ، سأالات زیادی را در زمینه فقهی و حقوقی به همراه داشته است . از جمله مسائلی که در این رابطه مطرح می باشد حکم جداسازی عضو یا اعضائی از بدن فرد زنده یا مرده و اهداء آنهاست .در ارتباط با جداسازی و اهداء اعضای فرد زنده ، به منظور پیوند در صورتی که برداشت آن عضو موجب مرگ شخص نشود ، حیات ویا سلامتی او را به خطر نیاندازد ، ضرری به جسم وی وارد نکند ویا در صورت وارد آمدن ضرر به بدن دهنده عضو ، غرض عقلائی مهمی در اهداء وجود داشته باشد، برداشت عضو با اذن و رضایت صاحب آن جایز است .ودر رابطه با اعضای میت چنانچه غرض عقلائی مهمی بر برداشت عضو میت مترتب باشد ، یعنی آن عضو موجب حفظ حیات گیرنده آن ، ت╩مین سلامتی و کارائی عضوی از اعضای او و برای درمان بیماری مهم و صعب العلاج وی گردد قطع عضو میت و اهداء آن به بیمار نیازمند جایز خواهد بود .در این مس╩له فرقی نمی کند که میت به این امر وصیت کرده باشد یا نه .همچنین اذن اولیای میت در این عمل شرط نیست زیرا اذن در این امر از طرف شارع مقدس وجود دارد .در ارتباط با مس╩له اهداء اعضای بدن به نظر می رسد این عمل صحیح بوده و با اشکال فقهی مواجه نخواهد شد. زیرا ملاک صحت هبه منفعت محلله عقلائی است . و با توجه به این که بر اعضای بدن انسان منافع و اغراض عقلائی مهمی از جمله نجات جان انسانها یا حفظ سلامتی آنها ، مترتب است و از طرف دیگر استفاده از اعضای او جهت پیوند به بیماران نیازمند ، از نظر شرعی ، حلال و جایز است،اهداء اعضاء جهت پیوند به فرد نیازمند صحیح بوده و هیچ یک از ادله ای که مخالفین اهداء اعضاء مطرح کرده اند بر بطلان این معامله دلالت نمی کند .