#ارزیابی اثر الکتریکی / آکوستیکی بر ERP )پتانسیل وابسته به رخداد( در وزوزشنوایی مبتنی بر رویکرد پردازش سیگنال
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
#د، ۱۲۳ ص.: مصور )بخشی رنگی(
Specific Material Designation and Extent of Item
1
EXTERNAL INDEXES/ABSTRACTS/REFERENCES NOTE
Name of source
#بیماری وزوز شنوایی شامل کلیه اصوات درک شده توسط بیمار، بدون وجود محرک خارجی است، و یکی از شایعصترین نشانهصهایی است که همراه با کاهش شنوایی و اختلالات مربوط به گوش یا فیزیولوژیک بدن مشاهده میصشود .وزوز به عنوان یکی از سه نشانه اصلی بیماریصهای گوش تلقی شده، عوامل گوناگونی در ایجاد آن نقش دارد و دارای تنوع زیادی است .یکی از مسائلی که درمان این بیماری را مشکل میصکند، عدم توانایی در تشخیص عامل بهصوجود آورنده و کمیصسازی مستقل از فرد( متکی بر سیگنال )است .تا کنون تحقیقات زیادی برای درمان آن انجام شده و راهکارهای درمانی زیادی ارائه و آزمایش شدهصاند .البته هنوز درمان قطعی برای آن مشخص نشده ولیکن از رایجصترین درمانصها میصتوان به اعمال تحریک-های الکتریکی و آکوستیکی اشاره کرد .به علت پیچیدگیصهای موجود در ساختار سیستم شنوایی، بررسی ت╩ثیر این بیماری و درمانصهای ارائه شده بر آن روشی جامع میصطلبد .از این رو در این پژوهش سیگنال مغزی در حوزه شنوایی را با روشی غیرتهاجمی مورد بررسی قرار گرفته و اثر دو درمان متداول را بر آن ارزیابی شد .به همین منظور برای ثبت داده و ارائه تحریک درمانی، پروتکلی طراحی و روی 43 نفر سالم و 34 نفر بیمار وزوز شنوایی اجرا شد .موج منفی ناهمخوان (MMN) محاسبه شده و ویژگیصهای متنوعی با تکیه بر آنالیز حوزه زمان، فرکانس و ویولت از دادهصها استخراج شد .سپس در هر یک از دو بخش پیشصپردازش و تجزیه و تحلیل، روشصهایی پیشنهاد شد و با ارزیابی میزان کارایی آنصها بر روی پایگاه داده روشصهای بهینه انتخاب گردید .به منظور بررسی اثر تحریک درمانی به جستجوی ویژگیصهای تمییزدهنده پرداخته شد .در این راستا ابتدا ویژگیصها با یک معیار ساده تمایز بخشی، درجهبندی شده و سپس با استفاده از الگوریتم تکاملی ژنتیک، دستهصویژگی بهینه انتخاب گردید .روشهای طبقهبندی آنالیز تفکیک خطی(LDA) ،- Kنزدیکترین همسایه (KNN) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) به عنوان ابزاری برای ارزیابی دسته-ویژگی بهینه در روند الگوریتم ژنتیک بکار گرفته شد .سپس داده گروههای افراد سالم و بیماران قبل و بعد از ارائه تحریک درمانی به فضای ویژگی جدید وارد شده و هر کدام با یک تابع گوسی برازش شدند .در انتها با استفاده از معیار فاصله دیورژانس KL میزان ت╩ثیر تحریکصهای درمانی مقایسه شدند .نتایج، بهبود 21 درصدی با تحریک الکتریکی و بهبود 10 درصدی با تحریک آکوستیکی را نشان میصدهد.