بررسی نسبت فرهنگ و اقتصاد در نهجالبلاغه با رویکرد انتقادب به نظریه "ماکس وبر"
General Material Designation
[پایاننامه]
Subsequent Statement of Responsibility
؛استاد مشاور: مصططفی دلشاد تهرانی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشکده علوم حدیث (شهرری)
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۸۹
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۳۳۹ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص.۳۳۷ - ۳۲۹ ؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
، نهجالبلاغه
Date of degree
1389/07/07
Body granting the degree
، دانشکده علوم حدیث (شهرری)
Text preceding or following the note
عالی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
بررسی نسب "فرهنگ" و "اقتصاد" گامی به منظور نیل به توسعه پایدار و همه جانبه است.این فرهنگ است که زمینه و بستر اقتصادی سالم و روبه رشد را مهیا می سازد و نیز اقتصاد است که با تامین زندگی مادی انسان، راه را برای زندگی معنوی وی هموار می سازد. دین مبین اسلام با توجهات همه جانبه خود به عرضه زندگی دنیوی و اخروی انسان به نحوی بین فرهنگ و اقتصاد، رابطه برقرار می نماید که تمام نیازهای مادی، معنوی، روحی و جسمی وی به صورتی شایسته و در خور پاسخ گفته شود. حضرت علی(ع) نیز در راستای این بینش الهی، باارج نهادن واصالت دادن به فرهنگ، نظام اقتصادی را به گونهای ترسیم میکند که همراه با "آبادانی بلاد"، هدف ارسال رسل و انزال کتب یعنی "اصلاح عباد" نیز میسر گردد. غور و تفحص در فرازهای نهجالبلاغه، این دومین منبع اخذ تعالیم اسلامی و حکومت نامه امیرالمومنین(ع) آموزههایی بدست میدهد که در زمینه تبیین این رابطه بسیار ثمر بخش واقع میگردد. توجه به مفاهیمی چون دنیا در خدمت آخرت، کرامت انسان، آزادی، تعقل، عزت، کار و تولید، عدالت اقتصادی، مصرف معقول و غنای کافی، رابطهای دو سویه بین فرهنگ و اقتصاد را نمودار ساخته و سرانجام انسان را به این نتیجه میرساند که توسعه مطلوب اسلامی توسعهای مبتنی بر نگرش متناسب به هر دو مفهوم"فرهنگ" و "اقتصاد" است. اما مشکل جوامع اسلامی این است که با عدم درک این رابطه، بدون توجه به مبانی و اصول ارزشی اسلام سعی در الگوبرداری از جوامع غربی و توسعه یافته دارند و یا با نگرشی یک جانبه به نظام فرهنگی و اقتصادی، دست مستشرقان و نظریه پردازان را در ایراد شبهه توسعهگریز بودن تعالیم اسلامی بازگذاشتهاند. که از جمله آنها میتوان به ماکس وبر اشاره کرد. وی معتقد است؛ فرهنگ اسلامی ظرفیت توسعه ندارد.این در حالی است که نه تنها تعالیم اسلامی با توسعه سازگار است بلکه بهبود شرایط حیات، نتیجه حتمی اجرای تعالیم اسلامی است