در ذیل اغلب رسالهها تاریخ مذکور ضبط شده است.مولف عین الحکمه است.
GENERAL NOTES PERTAINING TO DESCRIPTIVE INFORMATION
1
2
Text of Note
بسمله، در تفسیر قول حکیم و الممکن فی حد ذاته لیس عن غلبه ایس یعنی ممکن از آنجهه که ممک است چیز نیست و وجود ندارد، و بعلت...
Text of Note
...و هم چنین در تعریف احساس به نوع مذکور ظاهر میشود مقصود معلم اول در تعریف ابصار که تفسیر به خروج شعاع کرده است، یعنی متوجه شدن شعاع و عقل است به ظاهر دالت است از عقل تبعیر...فرموده است به شعاع چه شعاع به معنی روشنی است و عقل نور است با لذات و روشنی موجودات به اوست و از توجه عقل بظاهر به بیرون آمدن شعاع تعبیر فرموده است دانسته شد کیفیت علم عقل بموجودات و احساس عقل موجودات رابعون الله و تایید شده و توفیقه قدفرغ من تسوید هذه الرساله فی ثلث اول لیل الاثنین رابع و عشرین شهر ربیع الاول.
NOTES PERTAINING TO PHYSICAL DESCRIPTION
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
Text of Note
نسخ یک کاتب.
Text of Note
شکری رنگ.
Text of Note
تیماج قهوهای بدون مقوا.
NOTE RELATING TO THE COPY IN HAND
1
Text of Note
بر پشت نخستین برگ، فهرست رسالهها را نوشتهاند ولی ناقص است.در ص ۲۰۱-۲۰۸ رسالهای کوتاه در عقاید و اخلاق هست که احتمالا بخشی از کتابی است.در ص ۲۲۲-۲۲۴ رساله کوتاهی است به عربی که بالای آن با قلم قرمز نوشته شده «بیان لتوصل المطالب علی طریق اللب و القشر».این دفتر از کتابخانه مرحوم تنکابنی بوده و بر کنار برخی از رسالهها حاشیههایی از او با امضای صریح او یا با نشان «ط ط» دیده میشود.بر پشت آخرین برگ نیز یادداشتی از او موجود است که تاریخ آن ۱۳۵۴ق است.
EXTERNAL INDEXES/ABSTRACTS/REFERENCES NOTE
Name of source
ماخذ فهرست: مجلد سوم، صفحه۲۳۶۶.
Name of source
(مربوط به عنوان): (در فهرست مجلس ج ۱/۹ (چاپ اول) ص ۲۹۲ نام مولف نیامده است.به نام مولف با راهنمایی آقای احمد منزوی و تالیف پرارج ایشان توجه یافتم.(فهرست مجلس ج ۲/۹ (چاپ اول) ص ۹۵۸).
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
رسالهای است در فلسفه با عنوانهای «تعلیق» نمونه، تعلیق دوم ص ۶۵ ذکر میشود:«تعلیق چون دانسته شد کیفیت معین شدن موجود بباید دانت که حمل موجود بر اقسامش که جوهر و عرض باشند و حمل جوهریه بر جواهر و حمل عرضیت بر اعراض نه از باب حمل جنس و حمل عرض عام مستند به جنس است و به واسطه اینکه حمل موجود بر جوهر و عرض به اعتبار امر خارج است که علت باشد و حمل جنس و عرض عام مستند به جنس به اعتبار امر خارج نمیباشد.تعلیق آخر: بدان به درستی و تحقیق که عقل چون اشرف موجودات است و محیط است بر حقایق و مهیات و هویات و انیات اشیاء بالجمله هر ظاهر و باطن موجودات به احاطه حقیقی و ذاتی دانستن عقل بذات...».