GENERAL NOTES PERTAINING TO DESCRIPTIVE INFORMATION
1
2
Text of Note
آغاز موجود: و آثار ایشان در میان مردم مشهورتر از آن است که کسی آن را انکار تواند کردن خوانندگان و شنوندگان را اخبار ایشان حکایتی مصنوع و سمری موضوع آمدی.
Text of Note
چرا ترک ما گرفته و آمد شد نزدیک ما در باقی کرده؟ گفت ایها الامیر زیرا که تو دریایی و من آشنا نیک نمیدانم. فضل گفت احسنت و بفرمود تا او را صلتی تمام دادند والسلام علی من اتبع الهدی.
NOTES PERTAINING TO TITLE AND STATEMENT OF RESPONSIBILITY
Text of Note
مولف ناشناخته است.
NOTES PERTAINING TO PHYSICAL DESCRIPTION
نوع خط:
تزئینات متن:
تزئینات نسخه:
رکابه نویسی:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
Text of Note
نسخ.
Text of Note
عناوین و نشانیها شنگرف و گاهی زر و لاجورد و داخل کتیبههای زرین.
Text of Note
عناوین به ثلث.
Text of Note
همه صفحات مجدول به زر و لاجورد و مشکی.
Text of Note
دارد.
Text of Note
گلبهی و نخودی آهار مهره.
Text of Note
تیماج قهوهای ضربی با ترنج و سر ترنج، عطف میشن فرسوده، دو رو، درون قهوهای، پشت هر دو طبله جلد مشق خط کردهاند. قطر: ۲/۳.
NOTE RELATING TO THE COPY IN HAND
1
Text of Note
شش صفحه معرفی نسخه از باستانیراد در آغاز.
Text of Note
جزوها ۸ برگی.
PROVENANCE NOTE
1
3
Text of Note
در صفحه آخر نسخه یادداشت خریداری مجتبی در سال ۱۰۳۱ق.
Text of Note
خریداری از حسینعلی باستانیراد در اسفند ۱۳۴۹ش.
Text of Note
در صفحه آخر نسخه ۶ مهر که از میانشان میتوان دو مهر زیر را خواند:
Text of Note
مهر بیضوی: «و علیک منی محبه... ۱۳۱۶».
Text of Note
مهر هشت گوش غیرمنتظم: «عبده محمدصادق».
EXTERNAL INDEXES/ABSTRACTS/REFERENCES NOTE
Name of source
ماخذ فهرست: جلد ۱/۲۹، صفحه ۴۷۰.
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
گزارش احوال برمکیان نوشته شده در سال ۵۹۷ق.
Text of Note
(گزارش تاریخی منحصر به فرد درباره احوال خاندان برمک است).
Text of Note
از مقدمه کتاب تنها بخش کوتاهی شامل دلیل تالیف کتاب به فارسی باقیمانده است: «دوم... آنک جابر بن حیان الصوفی رحمه الله که از مشاهیر و خواص عبید مولانا جعفر بن محمد الصادق بوده است با آن جماعت اتصالی و معرفتی داشته است و در تصانیف خویش به چند موضع ذکر ایشان کرده است و شکر ایشان گفته و من از ثقتی چنین شنیدم که جابر رفعالله درجاته ایشان را با عبودیت مولانا دعوت کرده است و آشنایی او با ایشان از سر و حکمتی خالی نبوده است و چون هرون الملقب بالرشید از آن خبر یافت در استیصال ایشان مبالغتها کرد که معلومست من بیشتر به ذکر احوال ایشان تبرک کردم و آن چه به دست میآمد از اخبار ایشان اهم گرفتم و در ترجمه آن شروع پیوستم تا دوستانی را که تازی ندانند از مطالعه آن انتفاعی باشد و آثار کریمان مدرس نگردد و اخبار هر یک از ایشان مبوب کرده آید واتفق ذلک فی شهور سنه سبع و تسعین و خمسائه».