آغاز مقدمه: یاصاحب النعم القدیم نیکوترین عبارات آنست که قوه سامعه جالسین به طرف ناطق جلب نماید از این است که میگویند مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد ...
آغاز متن: هو المعز المنعم الذی عمت نعمائه، این بنده ضیاء لشکر تقی دانش و یاران را باتفاق حشر افتاده بود با شکم باره ای مازندری کاسه و سفره حریفان تهی داشتی ...
انجام: ... نامه چون انجام یافت از پی تاریخ آن / بگفت کی سوریان صاف کنید استها
نوع و درجه خط:
نستعلیق
واژه نامه در پایین صفحات آمده است.
کتاب السور داستان شكمباره ايست به نظم آميخته به طنز كه شاعر با وی محشور گشته كه تنها خوراك ده نفر را می خورده ، و لقمه همكاسه به قهر می ربوده است . مولف از فضلا وشعرای اوائل قرن چهاردهم هجری است .ديوان وی شامل مقطعات - غزليات - رباعيات - مخمس است و اغلب اشعار وی سخن از سورچرانی و بيان اغذيه و اطعمه رنگارنگ و اشربه است وعلاوه براين قبيل اشعاردارای آثار شعری قابل توجه انتقادی وديگر مضامين متداول ميباشد . در پایان کتاب اشعار حدید به نقل از جراید از اسدالله رزمجو، فخر عظمی و همچنین اشعاری به نقل از روزنامه شیرکوه یزد.