آغاز: بسمله مقدمه ایست که مترجم بجهت فهم سرگذشت تلماک لازم دانسته و ترجمه آن مقدّم داشته است آخرین سلاطین شهر تروا که پریام نام داشت خواهری داشت هزیون نام که هرکول ربّ النوع شجاعت او را فریفته ...
انجام: .... تلماک ازینحالت بدر شده بر زمین افتاد پس از لحظه بخود آمده زمین ببوسید و دستهای نیاز بجانب بی نیاز بلند نموده آندم از جای برخاست و ملّاحان خفته را بیدار نموده با کمال تعجیل بجانب ایتاک روانشد چون بدانجا رسید پدر را نزد امه با وفا دید فیشهر شوال سنه ۱۳۰۴.
تاریخ کتابت : ۱۳۰۴ ق
نوع و درجه خط:
نستعلیق
ثبت ۵۶۷۱۶: از ص ۴۳۳ تا ۶۶۸ این نسخه افتاده است.
مهر مربع شکل با نشان شیروخورشید و با سجع "ملاحظه شد" ( ص ۲)
ثبت ۳۲۸۱۱: مهر چاپی بیضی دو زبانه فارسی و انگلیسی مربوط به کتابخانه و مجله خانه تربیت در صفحه بیاض ابتدای کتاب؛ مهر چاپی مربوط به کتابخانه حقیقت در ابتدای کتاب؛ دو مهر بیضی در صفحه بیاض ابتدای کتاب و نیز انتهای کتاب با سجع «الراجی غلامحسین فدکی»؛ دو مهر بیضی در صفحه بیاض ابتدای کتاب و صفحه اول مقدمه مترجم با سجع «علی حبّه جنه»، یک مهر با همین سجع در صفحه آخر کتاب؛ مهر بیضی با سجع «علی حبه جنه» ص۳۶۷؛ دو مهر بیضی در صفحه بیاض انتهای کتاب با سجع «غلامحسین فدکی»؛یادداشت تملک در ابتدای کتاب از حسن الموسوی
ثبت ۲۵۱۵۴۷: مهر مستطیل شکل کتابخانه شخصی مهدی روشن ضمیر در ابتدای کتاب
این کتاب ابتدا از دوره جوانی و عشق و غرور سخن میگوید سپس سخن را به تهذیب اخلاق و تدبیر منزل و پس از آن به امور سیاست و کشورداری ودر پایان به تصوف و ربوبیت میرساند و معانی فلسفی را به صورت اساطیر و افسانه بیان میکند ، شاهزاده از این سخنان پند و عبرت میگیرد . مطالب این اثر در هیجده کتاب جمع شده است.