آغاز:بسمله بعد از حمد و ثنا و درود و نعت بی انتها چنین گوید بنده جانی محمدحسین ادیب اصفهانی ملقب بذکاء الملک و متخلص بفروغی مستوفی اول دیوان اعلی ... آغاز داستان ژرژ نامی انگلیسی ساکن شهر لندن در عنفوان جوانیست و پدر و مادر و مال و مکنتی ندارد...
انجام:. . . همه باهم خوش بودیم و چه خوب زندگانی مینمودیم بکوری چشم خسیس و کری گوش ابلیس پر تلبیس .
نوع خط:
نوع کاغذ:
نستعلیق
فرنگی
مهر خشتی ناخوانا در ابتدای کتاب؛ مهر خشتی با سجع «اعتماد السلطنه» در انتهای کتاب؛ ثبت ۱۷۰۱۷: الصاق برچسب مشخصات کتاب بالای برگه برچسب «کتابخانه صمصامی» به همراه مهر بیضی شکل با سجع «رفیع الملک» در ابتدای کتاب
مؤلف داستان را بصورت کامل درآورده مگر در صورتیکه کلمات مناسب ندیده و جایگزین کرده است داستان از زبان پسر جوانی به نام ژرژ انگلیسی است که عاشق مادمازل مارتی پاریسی میشود .