بررسی موانع و عوارض موثر بر پرستاری متینی بر شواهد در بیمارستانهای کاشان در سال ۱۳۸۴
[طرح تحقیقاتی]
/ محسن ادیب حاج باقری
؛ معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی
کاشان
: معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی
، ۱۳۸۳.
۱۰۰ص.
:، جدول، نمودار، مصور
فارسی
چاپی
مقدمه: پرستاران بزرگترین بخش از ارائه دهندگان خدمات بهداشتی را تشکیل داده و نقش اساسی در تداوم مراقبت و ارتقاء و حفظ سلامت در سطوح مختلف سیستم ارائه خدمات بهداشتی ایفا می کنند . اکنوه مشخص شده است که پرستارانی که اعمال خود را بر اساس مدارک و شواهد علمی پایه گذاری نموده اند توانسته اند تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند و مراقبت با کیفیت بالاتری انجام دهند، با وجود این ، تحقیقات نشان می دهد که فاصله تئوری و عمل ، مراقبت پرستاری را در ایران دچار بحران کرده است و مراقبت در حال مبتنی بر تقسیم کار وظیفه ای و اجرای دستورات بوده و بدون توجه به شواهد علمی به اجرا در می آید. به همین دلیل این تحقیق با هدف بررسی موانع و عوامل موثر بر پرستاری مبتنی بر شواهد در بیمارستانهای کاشان انجام شد. روش تحقیق: این تحقیق یک مطالعه کیفی است که به روش گراند تئوری انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساختاری و مشاهده جمع آوری و با استفاده از شیوه اشتراوس و کوربین و روش تحلیل مقایسه ای مداوم تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اگر چه شرکت کنندگان با واژه مرابت مبتنی بر شواند آشنایی نداشتند ، آن را معادل با مراقبت استاندارد اصولی تلقی می کردند. از منظر آنها روش اصولی مراقبت یا مرابت مبتنی بر شواهد عبارت بود ار مراقبتی علمی و مبتنی بر دانش حرفه ای پرستاری که بر اساس نیاز بیمار و با هدف رفع این نیاز انجام می شود. از منظر شرکت کنندگان ، تجربه ، فرصت کافی ، تعداد کافی پرستار ، شرائط محیط کار ، مدیریت و نظارت ، عملکرد تیمی ، سطح انتظار مدیران از پرستاران آموزش پرستاری، الگوهای نقش مناسب، اموزش ضمن خدمتو نیز میزان خود باوری حرفه ای پرستاران از علل عمده ای هستند که نقش تعیین کننده در تسهیل و توسعه مراقبت مبتنی بر شواهد دارند. د این میان فرصت و وقت کافی، تعدادکافی پرستار و شرایط مناسب محیط کار از عللی بودند که بیش ار سایر موار مورد توجه شرکت کنندگان در تخقیق قرار داشتند. از منظر شرکت کنندگان در تحقیق فراهم نبودن مطلوب عوامل مذکور مهمترین موانع را در برابر مراقبت مبتنی بر شواهد ایجاد می نمود، به عبارت دیگر ، کمبود فرصت ، کمبود نیروی انسانی و محدودیت تعداد پرستار ، و حجم زیاد کار شرایط نامناسب سیستم و محیط کار، ضعف مدیریت و نظارت ، بی توجهی مدیران به ارزش عملکرد علمی و تمایل آنها به چرخش بی سر و صدای امور ، ضعیف بودن عملکرد تیمی ، کاهش انتظار از پرستاران، ضعف آموزش پرستاری، عدم تناسب محتوای آموزش با نیاز ، کاربردی نبودن محتوای آموزش ، فقدان الگوی نقش مناسب، عدم وجود دوره های آموزش مداوم و استهلاک دانش نظری، از عللی بودند که فاصله موجود میان بالین و آموزش را توسعه داده ، خودباوری پرستاران را کاسته و باعث عادت آنها به روتین و رویه های موجود شده و مانع مراقبت استاندارد ، اصولی و مبتنی بر شواهد شده بودند. نبیجه گیری و توصیه ها: توسعه مراقبت پرستاری مبتنی بر شواهد در گرو کسب و کاربرد دانش حرفه ای بر اساس نیاز بیماران است. بر اساس نتایج تحقیق ، کمبود فرصت هم پرستاران و هم مدیران را با تعارض مواجه نموده است و در یک واکنش منفی سازگاری ، به انفعال کشیده شده است. در طی این واکنش ، پرستاران به پیروی از تقسیم کار وظیفه ای و انجام برخی حداقل های ضروری برای بیماران اکتفا نموده اند. مدیران سیستم نیر که ار فشار موجود بر پرستاران و نیر ناتوانی خود در رفع این مشکل در تعبیه امکانات و نیروی انسانی کافی و مناسب آگاه بوده اند با کاهش انتظارات خود از پرستار به چرخش ظاهری و بی سر وصدای امور رضایت داده اند . بازنگری در آموزش پرستاری ایجاد بخش های آموزش نمونه، فراهمسازی الگوهای مناسب نقش ، تحلیل وظایف پرستار ، بازنگری متون علمی و طراحی راهنماها و پروتوکل های استاندارد برای انجام هر وظیفه ، خارج سازی پرستاری ار شمول طرح ریزش نیرو و کوچک سازی بدنه دولت ، به منظور تامین تعداد کافی پرستار و فراهم سازی امکان مراقبت بیمار محور و متبنی بر شواهد ، توسعه آموزش مداوم در پرستاری تشویق تحقیق در میان پرستاران بالینی و حمایت ار پرستاران محقق و نیز بازسازی و توانمند سازی سیستم نظارت و ارزشیابی می تواند به توسعه مراقبت مبتنی ر شواهد کمک کند.