تعیین میزان آگاهی و نگرش کارکنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان در مورد نظام ارزشیابی عملکرد در سال ۱۳۸۲
[طرح تحقیقاتی]
/ محمد واحدی پور
؛ معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی
کاشان
: معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی
، ۱۳۸۱.
۹۷ص، جدول.
فارسی
چاپی
سابقه و هدف: اجرای برنامه ارزشیابی کارکنان دارای مبانی ارزشی و قانونی بسیاری است که هر یک به نوعی بر ضرورت ارزشیابی تاکید می کند . ارزشیابی یکی از ابزارهای اساسی مدیریت منابع انسانی است اکنون در کشورهای جهان خواه پیشرفته یا در حال رشد برداشتهای مختلفی نسبت به ارزشیابی دارند . برخی آن را یک عامل امید بخش برای بهسازی سازمان، مدیریت منابع انسانی می دانند و در برخی دیگر کشورها آن را ابزاری ناتوان به حساب می آورند به هر حال ارزشیابی جایگاه ویژه ای دارد و مدیران در برابر معیارها شاخص ها و اهداف از پیش تعیین شده بکار می گیرد. ارزشیابی عملکرد در سازمانها می تواند به منزله برقراری روابط سالم در محیط کار و نیز زمینه های رشد فکری و بهبود عملکرد کارکنان را بهمراه داشته باشد و سیستم ارزشیابی عملکرد کارکنان به عنوان مکانیزمی تعیین کننده و در اختیار مدیریت و در جهت رشد و ارتقاء کیفیت و کمیت عملکرد منابع انسانی است و لذا در این تحقیق از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در مصاحبه ها و بررسیهای مقدماتی انجام شده پیرامون نظام ارزشیابی کارکنان که در این دانشگاه انجام گرفته نشانه هایی ار نارضایتی و دلسردی و عدم آگاهی کارکنان از نظام ارزشیابی عملکرد در میان کارکنان مشاهده گردید و بررسی چگونگی نگرش ارزیابها و کارکنان نسبت به ارزشیابی و نتایج آن و نیر بررسی و تجزیه و تحلیل خاستگاه نگرشها مشخص کننده بستر فعلی ارزشیابی بوده و نهایتا تعیین کننده بستر مناسب و مطلوب ارزشیابی است که در این طرح سعی شده مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. علت اساسی انتخاب موضوع را می توان در نقش حیاتی عامل انسانی در سازمان جستجو کرد زیرا بهبود و بهسازی این عنصر سرنوشت در سازمان در سایه ارزشیابی عملکرد او امکان پذیر است اما هدف مذکور هنگامی دست یافتنی است که ابزارهای سنجش همه جانبه و دقیق باشند و بتوانند نقاط قوت و ضعف کارکنان را بخوبی نمایان سازند و کارکنان را از نتایج ارزشیابی آگاهی داده و نقاط مثبت و منفی را به آنها تفهیم کنند. تمامی تلاش در این تحقیق صرف این موضوع شده که با یک نگرش علمی و با استفاده از روش توصیفی تجزیه و تحلیلی از میزان آگاهی و نگرش کارکنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان در مورد نظام ارزشیابی عملکرد ارائه شود و راه حلهای موثر پیشنهاد گردد.در این بررسی از ابزارها و شاخص های آماری و همچنین نرم افزارهای رایانه ای برای تجزیه و تحلیل داده های استخراج شده از پرسشنامه استفاده شده است . جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق ۱۷۱ نفر ( ۱۵ درصد از کارکنان رسمی و پیمانی غیر هیئت علمی دانشگاه) بوده اند. برای مطالعه این تحقیق با طرح سوالاتی توسط پرسشنامه اهداف آزمون که عبارت بودند از تعیین ویژگیهای دموگرافیک ( جنس، سن،سابقه کار، میزان تحصیلات ، نوع شغل) و همچنین تعیین نظرات و میزان آگاهی کارکنان در مورد نظام ارزشیابی عملکرد مورد بررسی قرار گرفتند لذا این تحقیق تحت عنوان "تعیین میزا ن آگاهی و نگرش کارکنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان در مرد نظام ارزشیابی عملکرد در سال ۸۲ " صورت گرفت. مواد و روشها: این تحقیق که به روش توصیفی انجام گرفته است به دلیل نقش حساسی که پرسشنامه دارد برای تقویت هر چه بهتر مفاد آن در ابتدا با مراجعه به واحدهای مختلف دانشگاه وا نجام مصاحبه با کارکنان ، مسئولین و مدیران وسرپرستان بررسی هاو مطالعات مقدماتی پیرامون پرسشنامه ها انجام شد برای جمع اوری اطلاعات مورد نیاز از یک پرسشنامه از ۳۷ سوالی به صورت بسته و پاسخ بر اساس مقیاس لیکرت و چهار گزینه ای استفاده شده است. با توجه به تحقیقات مشابه در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان و بیمارستان حضرت فاطمه زهرا (س) نجف آباد و به منظور تعیین توانایی پرسشنامه و رفع اشکالات احتمالی موجود در متن آن چند پرسشنامه بین کارکنان ، مسئولین و مدیرا ن توزیع گردید و رفع نواقص موجود انجام و پرسشنامه نهایی تهیه گردید. بر اساس ایست تهیه شده از امور اداری دانشگاه انتخاب نمونه به صورت خوشه ای تعیین شدند واز هر واحد ۱۵ درصد کارکنان بصورت تصادفی تعیین و انتخاب گردیدند و واحد پژوهش مورد بررسی که ۱۷۱ نفر بودند پرسشنامه ها بین آنها توزیع و از این مجموع ۱۵۸ نفر پرسشنامه ها را تکمیل و عودت دادندو سپس داده ها استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرا گرفت و جداول آن ترسیم گردید. یافته ها: نظر سنجی ها نشان می دهد که از ۱۵۸ نفر از کارکنان مورد بررسی ۵۰/۶ درصد مرد و ۴۹/۴ درصد زن بودند. همچنین ۸۰/۳۸ درصد از کارکنان مورد بررسی سن کمتر از ۴۰ سال داشتند. ۴۹/۴ درصد کارکنان مورد بررسی دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر بودند و همچنین ۷۴/۷ درصد از جامعه پژوهش دارای سابقه کار ۱۵ سال و کمتر بودند و بیشترین فراوانی در گروه سابقه کار ۱۱-۱۵ سال بود. با توجه به اطلاعات استخراج شده بیشترین فراوانی در گروه دارای شغل های اداری و مالی بوده است. با توجه به اطلاعات استخراج شده برا ساس اهداف تحقیق میزان نگرش به وجود یک نظام ارزشیابی عملکرد دیدگاه کارکنان مورد بررسی با ۷۴/۹۴ درصد لازم و ضروری به نظر میرسد . همچنین از دیدگاه کارکنان مورد بررسی اجرای صحیح ارزشیابی در سازمان مورد پژوهش ضعیف بوده است. ارزشیابی عملکرد (مراحل، معیارها و کاربرد نتایج آن ) افراد مورد بررسی با ۵۲/۷۸ درصد به صورت متوسط ارزیابی شده است. نتیجه گیری: برا ساس نتایج حاصله ار تحقیق مورد بررسی که نگرش کارکنان بر وجود یک نظام ارزشیابی عملکرد (۷۴/۹۴ درصد) متفق القول هستند و همچنین با توجه به اینکه اجرای صحیح ارزشیابی عملکرد در واحدها ضعیف انجام می گیرد (۴۵/۲ درصد) لذا به نظر میرسد چنانچه ارزشیابی عملکرد سالیانه به صورت قانونی و بدون هیچ اغماض انجام گیرد. لذا می تواند این ارزشیابی در بهسازی و پیشرفت کارکنان تشخیص نقاط ضعف و قوت پرسنل رعایت مقررات و انضباط اداری ایجاد علاقمندی به کار موثر باشد. همچنین با توجه به میزان متوسط آکاهی کارکنان مورد بررسی از ارزشیابی عملکرد به نظر میرسد با تشکیل کلاسهای توجیهی و آشنا سازی بیشتر پرسنل با آن میزان آگهی را اافزایش داد تا ارزشیابی سالیانه عملکرد بتواند بیشترین کاربرد را در پیشبرد اهداف سازمانی داشته باشد