بررسی وضعیت سلامت خونی و پوستی جانبازان شیمیایی شهرستان کاشان در سال ۱۳۷۷
[پایاننامه]
/علی کریمی زفره
[بی جا]
دانشگاه علوم پزشکی کاشان - دانشکده پزشکی
، ۱۳۷۸
۱۳۶ص.
چاپی
دکترای پزشکی
دانشگاه علوم پزشکی کاشان - دانشکده پزشکی
سابقه و هدف : بعد از گذشت بیش از ۱۰-۱۶ سال از مصدومیت جانبازان شیمیایی ، ضایعات ناشی از حملات وسیع بمبارانهای شیمیایی در طول دوران دفاع مقدس سبب وخامت حال برخی از مجروحین و بعضا شهادت عده زیادی از ایشان شده است. با توجه به اینکه برخی از این ضایعات می تواند سالها بعد از مصدومیت بروز کند و از طرفی در برخی سیستمهای بدن عوارض سیر پیشرونده ای دارند و از طرفی پیرامون وضعیت سلامت فعلی جانبازان شیمیایی شهرستان کاشان اطلاع دقیقی در دست نبود بنابراین تصمیم گرفته شد که با انجام این پژوهش اولا وضعیت سلامت سیستم خونی و پوست جانبازان شیمیایی این شهرستان مشخص شود و ثانیا در صورت وجود علامت یا عارضه ای در ایشان پیگیریهای لازم به منظور تشخیص ضایعات احتمالی انجام گردد تا از پیشرفت آنها جلوگیری کرده و یا حتی الامکان سیر آنها را کند کنیم. روش کار : به منظور بررسی وضعیت سلامت سیستم خونی و پوست جانبازان شیمیایی شهرستان کاشان یک مطالعه توصیفی انجام گردید. بنابراین از کلیه جانبازان شیمیایی این شهرستان دعوت به حضور در بیمارستان شهید بهشتی کاشان جهت انجام بررسیهای بالینی شد. سپس همه جانبازان مورد معاینه قرار گرفتند و برای هر کدام آزمایش CBC\diff درخواست گردید. نتایج نشان داد که از مجموع ۱۵۰ نفر جانباز شیمیایی شهرستان کاشان تنها ۸۷ نفر (۵۸ درصد) جهت انجام بررسیها شرکت کردند. محدوده سنی ایشان از ۲۶-۵۸ سال با میانگین سنی ۳۵/۵۸ مثبت منفی ۶/۴۵ سال بود. اکثر آنها تحصیلات در مقطع متوسطه داشتند(۳۰ نفر معادل ۳۴/۵ درصد) و شغل اغلب آنها پاسدار بود (۴۶ نفر معادل ۵۳ درصد). بیشتر جانبازان در سال ۱۳۶۵ و در منطقه شلمچه (به ترتیبت ۳۹/۱ درصد و ۴۱/۴ درصد) مصدوم شده بودند. از مجموع ۸۷ نفر مجروح شرکت کننده ۲۹ نفر جهت انجام این آزمایش مراجعه ننمودند. اغلب جانبازان (۶۳ نفر معادل ۷۲/۴ درصد) یک مرتبه آلوده شده بودند و همجنین اکثر ایشان (۵۶ نفر معادل ۶۴/۴ درصد) راه آلودگی هم پوستی و هم تنفسی بوده است. در بخش خون علاوه بر آزمایش CBC/diff که مبنای تقسیم بندی سالم و بیمار بودن جانبازان بود علائم و نشانههای مربوط به عوارض گازهای شیمیایی نیز بررسی گردید.از کل جانبازان شرکت کننده که آزمایش را انجام دادند ۵ نفر تشخیص بیماری برایشان مطرح گردید که البته از ایشان چهار نفر تالاسمی مینور داشتند که این بیماری یک اختلال ژنتیکی است و قطعا ارتباطی با مصدومیت ایشان ندارد و تنها یک نفر لکوپنی داشت (۱/۳ درصد) که از عوارض گازهای شیمیایی می تواند لکوپنی باشد.شایعترین نشانه یافت شده در تمام این خانبازان تتگی نفس بود که در۷۲ نفر (۸۲/۷ درصد) وجود داشت.و شایعترین علامت کشف شده تندرنس استخوانی بود که در ۲۲ نفر (۲۱/۸ درصد) از جانبازان بدست آمد. دراین تحقیق ارتباطی بین دفعات آلودگی و بروز علائم و یا نشانه ها بدست نیامد که احتمالا بدلیل میزان متفاوت تماس در هر دفعه بوده است. در مورد راه آلودگی ایشان و بروز علائم یا نشانه ها نیز ذکر این نکته کافیست که تنها در جانبازانی که از هر دو راه تنفسی و پوستی درگیر شدهاند علائم و نشانه ها بیشتر بود. از میان ۸۷ نفر جانباز شرکت کننده در پژوهش ۵۸ نفر (۶۶ درصد) دارای حداقل یک علامت یا نشانه پوستی بودند (و بنابراین بیمار تلقی گردیدند) و تنها ۲۹ نفر (۳۳ درصد) بدون هیچ علامت یا نشانه ای بودند(و نابراین ایشان را سالم از نظر پوستی در نظر کرفتیم). شایعترین ضایعه پوستی مشاهده شده در جانبازان ماکول و یا پاپول بود که هر کدام در ۱۶ نفر (۲۷/۵ درصد) از ایشان مشاهده شی شد. شایعترین علامت همراه نا نشانه ای نیز کهب در مجروحین وجود داشت خارش بود که از طرف ۴۸ نفر (۸۲/۸ درصد) از ایشان بیان می گردید و بعد از آن سوزش (۱۷/۲ درصد) وجود داشت. از نظر توصیف همزمان ضایعات و رنگ آنها ماکول هیپرپیگمانته با وجود در ۱۰ نفر (۶۲/۵ درصد از افراد ماکولدار) درصد قرار گرفت . شایعترین فرم توزیع علائم همراه نیز ژنرالیزه بود که نحوه توزیع در ۱۶ نفر (۲۷/۳ درصد) را تشکیل می داد. شایعترین فصل بروز ضایعات و نشانه ها هر دو در تابستان بود( به ترتیب ۴۸ و ۴۴ درصد) همچنین از کل جانبازان شرکت کننده ۷ نفر (۸/۱ درصد) ناخن غیر طبیعی و ۱۱ نفر (۱۲/۶ درصد) موهای غیر طبیعی داشتند