تاثیر مدل ارتقای خودمدیریتی بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مزمن
[پایاننامه]
/محمد جواد غضنفری
[بی جا]
: پرستاری و مامایی
، ۱۴۰۱
۹۷ص.
همراه با پرسشنامه
چاپی - لوح فشرده
کارشناسی ارشد
پرستاری داخلی- جراحی
علوم پزشکی کاشان
مقدمه :نارسایی قلبی، یک بیماری مزمن و پیچیده می باشد که در دو دهه اخیر با میزان ابتلا و مرگ و میر بالایی که داشته است، جهان را درگیر چالشی جدی کرده است .در این میان، یکی از مداخلات موثر در بیماران نارسایی قلبی جهت بهبود پیامد های مرتبط با سلامتی نظیر خودکارآمدی و کیفیت زندگی، مداخلات خودمدیریتی می باشد .بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر مدل ارتقای خودمدیریتی بر بر کیفیت زندگی و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در کاشان، در سال ۱۳۹۹ بود .موارد و روش :مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده می باشد .جامعه پژوهش، تمامی بیماران با تشخیص قطعی نارسایی قلبی بود .نمونه گیری به صورت مستمر و سپس تخصیص تصادفی به دو گروه کنترل و مداخله با روش تصادفی سازی بلوکی بود .جلسات مداخله به صورت حضوری و مجازی بود .جلسات در هشت جلسه) یک جلسه در هفته حضوری و یک جلسه در هفته مجازی(، مجموعا به مدت یک ماه، و به صورت فرد به فرد، هرجلسه به مدت ۲۰ دقیقه، برگزار شد .مراحل مدل ارتقای خودمدیرتی شامل، بررسی و شناسایی مشکلات بیماران، گام اجرای برنامه، تدوین برنامه مراقبتی موردی با استفاده از اصول آموزش بزرگسالان، ارزشیابی برنامه /پیگیری و پایش مداوم و بررسی مداوم شرایط بیمار می باشد .ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسشنامه سه قسمتی :پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای، پرسشنامه کیفیت زندگی مینه سوتا MLHFQ و پرسشنامه خودکارآمدی قلبی سولیوان بود .پس از گردآوری داده ها، جهت بررسی وضعیت متغیرهای دستهصبندی شده در دو گروه مداخله و کنترل از آزمون مجذور کای یا در صورت لزوم فیشر)جهت متغیر های کیفی (و همچنین جهت بررسی متغیرهای کمی بین دو گروه از تی تست مستقل و در صورت نرمال نبودن داده ها از معادل غیر پارامتریک آن من ویتنی یو استفاده شد .به منظور مقایسه میانگین نمره کیفیت زندگی و خود کارآمدی بین و درون گروه ها از آنالیز واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد .برای بررسی نرمال بودن دادهص های کمی از کولموگراف اسمیرنوف استفاده شد .تجزیه و تحلیل دادهصها توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش ۱۶ انجام شد .در کلیه موارد نیز سطح معنی داری کمتر از ۰۵/۰ لحاظ شد .نتایج :از ۶۰ نفر اعضای نمونه، ۳۰ نفر در گروه مداخله و ۳۰ نفر در گروه کنترل حضور داشتند .نتایج نشان داد که در گروه کنترل و مداخله نمره خودکارآمدی دوره پس آزمون) بلافاصله بعد از مداخله (نسبت به دوره قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافته است .همچنین این افزایش در دوره پیگیری) یک ماه بعد از مداخله (نسبت به دوره قبل از مداخله معنی دار بود .کیفیت زندگی در گروه کنترل با افزایش ناچیزی) از ۵۷.۴۳به ۵۷.۸۰) و سپس به طور نامحسوسی در یک ماه پس از مداخله نسبت به زمان بلافاصله بعد از مداخله کاهش یافت .کیفیت زندگی در گروه مداخله به طور چشمگیری از زمان بلافاصله بعد از مداخله نسبت به زمان قبل از مداخله افزایش یافت .اثر زمان در روند خودکارآمدی تاثیر گذار بوده است .یعنی افزایش نمره خودکارآمدی در دوره بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله در دو گروه کنترل و مداخله معنی دار بود .ولی اثر متقابل زمان و گروه معنی دار نبود .به عبارتی روند خودکارآمدی بین دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری نداشتند .نتیجه گیری :در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مدل ارتقای خودمدیریتی در بیماران نارسایی قلبی سبب ارتقای خودکارآمدی در بیماران شد .این در حالی است که در گروه کنترل نیز افزایش نمره خودکارآمدی بیماران مشهود بود .از طرفی، در کیفیت زندگی بیماران اثرات قابل توجهی نداشت .بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن به کارگیری مدل ارتقای خودمدیریتی در جهت ارتقای خودکارآمدی بیماران نارسایی قلبی، به تست مدل های دیگر در جهت مقایسه با مدل ارتقای خودمدیریتی در ارتقای پیامد های مرتبط با سلامت نظیر کیفیت زندگی و خودکارآمدی پرداخته شود .کلیدواژه ها :خودمدیریتی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی، نارسایی قلبی