آغاز: بسمله. حکي بعض الثقات ان الخليفه هرون الرشيد وشي عنده بديک الجن ابن اسحق الشاعر و کان رجلاً من الاجلا الفضلا فقيهاً عالماً اديباً نحوياً حرفياً کلامياً منطقياً جامعاً لکثير...
انجام: اخذه من جده عبدالعزي حيث يقول لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحي نزل فخلع علي ديک الجن و قال له اکتم ما انت فيه کما کتمنا و کتب في کتاب المثالب و المناقب من کتب العامة عمهم الله بالعما و السلام علي من اتبع الهدي هذا تصنيف الشيخ المفيد افاذا الله بفوائده و عودنا بعوائده کما هي عوائده الجميله و الام. تم بعون الملک الوهاب.
اين رساله حکايت گفتگوي ميان ابومحمد عبدالسلام بن رغبان کلبي معروف به ديک الجن(161 – 235يا 236ق.) با هارون رشيد خليفه عباسي درباره فضائل و حقانيت اهل بيت است. بنابر نظر آقابزرگ در الذريعة و همچنين کاتب در انتهاي رساله اين حکايت از کتاب المناقب و المثالب شيخ مفيد نقل شده است. که البته در هيچ يک از منابع تراجم و رجال به شيخ مفيد اين نسبت وجود ندارد. فقط الذريعة اين حکايت را سيد هاشم توبلي (1107؟ق.) در کتاب روضة العارفين به نقل از کتاب المناقب الفاخره سيد شريف رضي آورده است که شريف رضي نيز آن را از کتاب "المناقب و المثالب" شيخ مفيد نقل کرده است. (الذريعة 22/317)
نوع خط: نسخ
جلد: گالينگور لاجوردي مقوايي، عطف چرمي نارنجي، جديد