ترجمه و نقد نظریه حقوقی ناب اثر هانس کلسن از دیدگاه مکتب حقوقی اسلام
[پایان نامه]
/ طلبه محمد جعفر دانش
؛ استاد راهنما بهروز جندقی
جامعه المصطفی (ص) العالمیه، مجتمع آموزش عالی فقه
۱۳۹۵
ه، ۱۷۱ص.
واژه نامه
کتابنامه: ص. ۱۷۰ - ۱۷۱؛ همچنین به صورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
فقه و معارف اسلامی، فقه قضایی
اسفند ۱۳۹۵
کلسن، حقوقدان اتریشی،در نظریهی حقوقی ناب خود، در راستای مکتب حقوق پوزیتیویستی در صدد آن است که علم حقوق را به لحاظ روش شناختی، از هر آنچه با آن آمیخته گشته و بدون توجه به مبانی فردی و اجتماعی آن تبیین نماید و این را یک ضرورت میشمرد. وی در ترسیم این نظریه،نظام حقوقی را ساختاری از هنجارها میداند که به شکل هرم در آمده و زنجیروار اعتبار خود را از هنجار بالاتر و در آخر از هنجاری کسب میکنند که هنجاز پایه است. از دیدگاه وی، حقوق، نظامی اجبارگر است که در عین حال، نتیجهی آن ایجاد صلح و آرامش است اما عدالت را به دلیل نسبی بودن، آرمانی دست نایافتنی و نظام حقوقی عادلانه را لا اقل به طور مطلق، نا ممکن میداند و به همین دلیل، اخلاق را از ساحت حقوق خارج میکند و علمکرد علم حقوق را ارائهی توصیفی غیر ارزشی از موضوع خود میداند. نقدهای زیادی بر این نظریه وارد است،از جمله هنجار پایه که رأس هرم هنجارها و مبنای نظریه کلسن به شمار میرود، فرضی بوده و مفهوم روشنی ندارد؛ وی همچنین عدالت و کرامت انسانی را که در پرتو اخلاق حاصل میشود را به دلائل ناکافی از رسالت حقوق خارج ساخته و بدین وسیله آن را در معرض سوء استفاده قدرت مداران قرار میدهد، این در حالی است که مکتب حقوقی اسلام، انسان را خلیفه الله و رسالت حقوق را ایجاد عدالتی نظم آفرین دانسته و انسان را موظف به ایجاد حقوقی مبنی بر ارادهی حکیمانهی الهی، به عنوان سرچشمه اعتبار هنجارها حقوقی میداند و برای این مهم قواعد و احکام حقوقی لازم را در قالب شریعت الهی ارائه نموده است. بدین گونه است که مکتب حقوقی اسلام، جامع اخلاق و حقوق بوده و رها از انتقادات وارد بر مکتب حقوق طبیعی، پوزیتیویستی و نظریه کلسن است. وازگان کلیدر: حقوق طبیعی، حقوق پوزیتیویستی، حقوق اسلامی، نظریه حقوقی ناب، فلسفهحقوق.