هدايت و نجات بشر امريست که خداوند تمامي راهکارها و شيوههاي تحقق آن را محقق و عملي ساخته است و بدين منظور انبياي عظامش را همراه با برنامههاي مدون و مشخص و بر اساس استعدادها و ظرفيتهاي انسانها در ادوار مختلف مبعوث و برانگيخته است؛ پژوهشي که در پيش روست به بررسي چگونگي تحقق نجات از طريق دو آئين الهي اسلام و مسيحيت با تکيه بر آراء و نظريات علامه طباطبايي (ره) و جان هيک ميپردازد. اين پژوهش متشکل از چهار فصل اصلي و يک بخش با عنوان خاتمه ميباشد.فصل اول به مباحث کلي و ضروري بحث از قبيل بيان موضوع، سؤالهاي موضوع، ضرورت موضوع، پيشينه موضوع و کليدواژهها ميپردازد.فصل دوم نجات در مسيحيت از ديدگاه جان هيک را در پنج بخش بررسي کرده است:در مسيحيت نجات و رستگاري شعار اصلي و در سرلوحه امور قرار دارد. در اين زمينه بطور مشخص دو تفکر بيش از هر چيزي مطرح است: 1ـ تفکر رائج و قديمي که نجات را تنها در مسيحيت ميداند. 2ـ تفکر دوم ميگويد هر جريان ديني اصيل ميتواند نجاتبخش باشد و آقاي هيک يکي از کساني است که اين روش را توصيه ميکند از نظر او رستگاري با موانعي مواجه خواهد بود. او نجات را در دو عرصه فرهنگ و دين قابل تحقق ميداند. فصل سوم به بررسي آموزه نجات از منظر علامه ميپردازد که همانند فصل دوم تدوين گرديده است.مطابق اين فصل اسلام سعي دارد تا انسان را با آموزههاي سازندهاش رشد دهد و به نجات برساند. آموزههاي همچون، ايمان به حقيقت هستي، عمل نيکو، پرستش خالصانه پروردگار، پرهيز از زشتيها و دنيّتها، و آموزههاي ديگر به اين منظور طراحي شده است. و در عين حال اين رستگاري با موانع و مشکلاتي همراه است که بايد با آنها مقابله نمود و آن را از پيش رو برداشت. اما در نهايت اوج اين رستگاري با رضا و خشنودي خداوند ورود در بهشت محقق خواهد شد. و مرحوم علامه طباطبايي (ره) در معرفي اين آموزه نقش مؤثري ايفا کرده است.فصل چهارم: اين فصل در سه محور اشتراکات دو ديدگاه، افتراقات دو ديدگاه و نقد علامه بر ديدگاه جان هيک پرداخته است. و در آخر بحثي داريم با عنوان خاتمه، که خلاصه گيري و نتيجه و فشردة است از مجموعه مطالب و مباحثي که در طي فصول چهار گانه اين پاياننامه آمده است.و نکته آخر اينکه مستندات آيات قرآني را جز موارد اندک از ترجه جناب آقاي مکارم استفاده نمودهام.