موضوع اين رساله آزادي از منظر فقه در جامعهي اسلامي مي باشد.در اين موضوع به صورت بسيار مختصر و پراكنده، آن هم بيشتر در زمان معاصر بحث شده است كه بر آگاهان پوشيده نيست. در عين حال موضوع بسيار مشكل و بحث اجتهادي است، يعني بايد محقق در كتب فقهي كه فقهاي عظيم الشأن با مباني فقهي و اصولي خود رأي و نظر و فتوا دادهاند، جستجو كند و بدست بياورد، كه بنوع خود نو است.در اين رساله اول كلياتي در باب مفهوم شناسي، آزادي در لغت و اصطلاح، آزادي مثبت و منفي، آزادي در غرب و اسلام، تكويني و تشريعي، تشكيل جامعه، آزادي و عدالت و... تعريف و تبيين شده است.در فصل دوم، اقسام آزادي در فقه، كه مسائل اصلي در آن بيان شده است، از قبيل آزادي فردي در فقه، آزادي اجتماعي در فقه، آزادي سياسي در فقه، كه هر كدام از اينها خود از مسائل و مباحث زيادي تشكيل شدهاست، بطور مشروح بيان و پژوهش شده است، كه براي هركدام قسم آنها از ديدگاه فقهي ومباني آن تبيين شده است.در فصل سوم، موانع آزادي در فقه، كه بسيار مسألة مهم و از مسائل تقريبا جديد و نو است، بيان شده است، از قبيل انديشه متحجرانه، روشنفکرانه و ميانه.استبداد، ظلم و تعدي و نگهداري مردم در جهل، غرايز جنسي، جهل، استبداد ديني، تفتيش عقايد، در اين بخش بطور مشروح از ديدگاه فقه و فقها بيان شده است.در فصل چارم، اهداف آزادي از منظرفقه مورد تحليل قرار داده شده است، از قبيل استبداد زدائي، آزادي حق همه، انبياء الهي الگوهاي اجتماعي، دعوت قرآن انسانها را به حيات حقيقي، اصالت توحيد در نظام الهي، ساختار جامعهي اسلامي، شرايط حاکم جامعه الهي، صبر و استقامت، عزّت و نفوذ ناپذيري، فراهم ساختن شرايط شکوفائي استعدادها. عدالت در جامعهي اسلامي هدف زندگي انسان در قرآن. تأكيد بر ايناست كه آزادي يك وسيله است مي باشد و براي رسيدن به حقيقت كه همان قرب به خداوند است، نه هدف.در پايان اشعار و اهداف از آزادي را شما در اوج مظلوميت آقا ابا عبد الله فرزند عزيز پيامبر خدا (ص) سرور آزادگان بشر ثبت شده است كه خود نمونهي كامل از آزادي در فقه اسلامي است.نتيجهي تحقيق، پذيرش اكثر مسائل معنوي، فردي، اجتماعي و سياسي، آزادي در جامعهي اسلامي، را اسلام عزيز دارد، و بعضي از مسائلي را كه نميپذيرد، آنها را زد عقل،شرع، وجدان، قانون انساني و شربف انساني ميداند. فدف بزرگ انسان همانا رسيدن به قرب و رضوان الي الله است.اين سعادت را خداوند نصيب همهي انسانان آزاده بفرمايد، و مارا جزء آنان قرار مان دهد.