The> Pattern of Social Exclusion in Female-headed households>
علوم بهزیستی و توانبخشی University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences))
، ۱۳۹۷
۴۰۰ص.
چاپی
دکترا
سلامت و رفاه اجتماعیHealth and Social Welfare))
۱۳۹۷/۰۶/۱۷
علوم بهزیستی و توانبخشی University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences))
مقدمه :افزایش روز افزون تعداد زنان سرپرست خانوار درسالهای اخیر، شرایط خاص و موقعیت آسیب پذیر آنها و خانواده های شان موجب شده است که شرایط ایشان بیش از پیش درحوزه های سیاست اجتماعی و رفاه اجتماعی مورد توجه گرفته و برنامه ریزی و سیاستگذاری برای بهبود وضعیت آنها به یکی از چالشهای مهم و اساسی تبدیل شود .تحلیل وضعیت زنان سرپرست خانوار به بررسیهای چند وجهی و مبتنی بر شرایط واقعی آنها نیاز دارد .رویکرد طرد اجتماعی با بررسی های چند بعدی، تا اندازه ی زیادی امکان شناسایی تمام وجوه این پدیده را ایجاد می کند و ریشه های غیر مادی آن شامل نابسامانیهای فرهنگی ، اجتماعی را نیز مشخص می کند .هدف از این مطالعه بررسی طرداجتماعی در زنان سرپرست خانوار به تفکیک گروه بود .روش و داده ها :در این مطالعه از روش ترکیبی (کمی-کیفی) استفاده شد .شیوه انتخابی، زاویه بندی همزمان بود .بر مبنای مراحل این شیوه، داده های کمی و کیفی به طورجداگانه گردآوری و تحلیل شد و در نهایت فرا استنباط نهایی انجام شد .در قسمت کمی، در ابتدا برای رواسازی ابزار سنجش طرداجتماعی کوک ورومن و هوف( ۲۰۱۲) ترجمه و ویرایش زبانی و مناسب سازی پرسشنامه، روایی صوری( روش تأثیر آیتم و نظر متخصصان) و محتواییCVR ( و CVI) انجام شد .از روشهای بررسی همسانی درونی( محاسبه آلفای کرونباخ)، انجام بازآزمایی و تکرار پرسشنامه برای سنجش پایایی، روش مقایسه گروههای شناخته شده برای روایی سازه و در نهایت تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نیز استفاده شد .دربخش کمی آزمونهای آماری من ویتنی و محاسبه ضریب توافق (ICC)در بخش رواسازی، تحلیل آنوا، آزمون های تعقیبی و آزمون تی مستقل در بخش تحلیل یافته ها انجام شد .در ادامه با استفاده از پرسشنامه رواسازی شده، سنجش طرداجتماعی و ابعاد آن به تفکیک گروه صورت گرفت .از روش تحلیل محتوای جهت دار در بخش کیفی استفاده شد .قسمت کمی ۱۰۱۱ شرکت کننده و بخش کیفی ۸۳ مشارکت کننده داشت .مصاحبه ها به تفکیک گروه، انجام و تحلیل شد .نتیجه گیری و بحث : در بررسی روایی محتوایی، CVR همه سوالات مساوی یا بالاتر از ۰/۷۸، CVI برای هیچ کدام از سوالها مقادیرکمتراز۰/۷۹ به دست نیامد، نمره تأثیر همه سوالات بیشتر از ۱/۵ به دست آمد .آلفای کرونباخ کل پرسشنامه، برابر با ۸۸۷.۰ بود .ضرایب همبستگی بین دو بار اجرا نشان داد که پرسشنامه هم بصورت کلی و هم به تفکیک سوال از همبستگی بالا و معناداری برخوردار بود .ضریب توافق (ICC) برابر با ۰/۹۴۲ به دست آمد .بر اساس نتایج حاصل از آزمون من ویتنی مشخص کرد که پرسشنامه به خوبی قادر به تفکیک دو گروه بوده و ابزار از نظر ساختار گویهها رواست .از نتایج تحلیل های عاملی مشخص شد که مدل اکتشافی از برازش قابل قبولی برخوردار است .بر اساس نتایج ترکیب داده های کمی و کیفی در گروه تحت پوشش ۱۲/۷ درصد طردخفیف، ۳۵/۳۴ طرد متوسط، ۳۰/۵۵ درصد طرد زیاد و ۳۵ /۲۱ درصد طردخیلی زیاد و در گروه غیر تحت پوشش ۶۴/۰۵ درصد طردخفیف، ۱۵/۳ طردمتوسط و۱۵/۷ درصد طرد زیاد به دست آمد .زنان سرپرست خانوار بسته به وضعیت همسر، ابعاد متفاوت طرداجتماعی را تجربه کردند .فارغ از تحت پوشش یا غیر تحت پوشش بودن محدودیت در مشارکت اجتماعی در یک طیف متفاوت توسط همه آنها گزارش شد .به نظر می رسد خانواده در همه ابعاد طرد اجتماعی به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش کلیدی داشت و در بعد مشارکت اجتماعی پس از خانواده، متنوع بودن شبکه روابط و حضور در فعالیتهای دسته جمعی و داشتن روابط دوستانه اهمیت به سزایی داشت .داشتن روابط دوستانه و برخورداری از روابط اجتماعی غیر خانوادگی در زنان غیرتحت پوشش پر رنگ تر بود .وضعیت همسر زندانی چه در تحت پوشش و چه غیر تحت پوشش تفاوت آشکاری با سایر گروهها دارد .بیماری و ازکارافتادگی همسر اثرات متعددی در بروز و افزایش طرداجتماعی دارد .این تفاوت ها سیاستگذاری بر اساس شرایط مناسب هر گروه را ضروری می سازد .کلیدواژه :طرداجتماعی، زنان سرپرست خانوار، ابعاد طرداجتماعی، شیوه تر
Introduction: The increasing number of female-headed households in recent years and their vulnerable position and the status of their families are widely considered by the fields of social policy and social welfare. Planning and policy making to improve the situation of theses families is one of the main challenges of the society. The analysis of the situation of female-headed households requires multifaceted research based on their actual condition. The social exclusion approach, with multidimensional investigations, can, to a large extent, create the possibility of identifying all aspects of this phenomenon, and outlining its immaterial roots including cultural and social disruptions. The purpose of this study was to investigate social exclusion in different groups of female-headed households. Method and Data:This study used the mixed method (quantitative-qualitative) and concurrent triangulation design. According to the steps in this method, quantitative and qualitative data were collected and analyzed separately and ultimately the final conclusions were considered. In the quantitative section, for the first time, translation and linguistic editing and customization of the questionnaire, formal (item impact and commentary of experts) and content validity (CVR and CVI) were performed to validate the Cok Vroomans social exclusion tool (2012). Internal consistency checking (Cronbach's alpha), re-run and repeat of the questionnaire for measuring reliability, the method of comparing known groups for construct validity, and finally exploratory and confirmatory factor analyses were also used. In the quantitative section, the Mann-Whitney statistical tests and the Intraclass Correlation Coefficient (ICC) were performed. In addition, ANOVA, follow-up tests and independent t-test were used. Subsequently, using a validated questionnaire, social exclusion measurement and its dimensions were divided into groups. The directed content analysis method was used in the qualitative section. There were 1011 and 83 participants in the quantitative and qualitative sections, respectively. Finally, interviews were analyzed for each separate group. Conclusion and Discussion In reviewing content validity, CVR of all questions was equal to or greater than 0.78, the CVI did not get any values less than 0.79 for none of the questions; the score of the impact of all questions was more than 1.5. The Cronbach's alpha of the entire questionnaire was 0.887. The correlation coefficients between two times testing showed that the questionnaire had a high and significant correlation both in general and in the questionnaire. The Intraclass Correlation Coefficient (ICC) was 942/0. According to the results of the Mann-Whitney test, the questionnaire was capable to distinguish between two groups and the tool was structurally reliable in terms of items. The results of the factor analysis revealed that the exploratory model had an acceptable fit. According to the results of the combination of qualitative and quantitative data in the covered group, 12.7 were mildly excluded, 35.34 were moderately excluded, 30.55 were highly excluded and 21.35 were extremely excluded. Moreover, in the non-supported group 64.5 were mildly excluded, 15.3 were moderately excluded and 15.7 were highly excluded. Female-headed households experienced varying dimensions of social exclusion, depending on the status of the spouse. In all supported and non-supported families, some constraints for social participation were witnessed. It seems that the family played a key role, directly and indirectly, in all aspects of social exclusion. Regarding the dimension of social participation, besides family interactions, the diversity of the network of relationships, presence in collective activities and having friendly relations were also significant. Having friendly relationships and enjoying a non-family social relationship were more significant in non-supported women. The status of the women in the group of "prisoner's wife", regardless of being supported or not, is clearly distinct from other groups. Furthermore, spouse's illness and disability have multiple effects on social exclusion. These differences necessitate policy-making based on the requirements of each group. Keywords: Social exclusion, female-headed households , dimensions of social exclusion, mixed method
ba
The> Pattern of Social Exclusion in Female-headed households>