تبیین نابرابری در سلامت بررسی تطبیقی اثر تعیینکنندههای اجتماعی ساختاری سطح کلان
[پایاننامه]
Explaining Health inequalities; A Comparative analysis of macro-level social determinants
علوم بهزیستی و توانبخشی University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences))
، ۱۳۹۶
ه۱۶۰ص.
پیوست
چاپی
دکترا
سلامت و رفاه اجتماعیHealth and Social Welfare
۱۳۹۶/۱۲/۲۳
علوم بهزیستی و توانبخشی University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences))
مقدمه :سازمان بهداشت جهانی شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع را به عنوان علل ریشهای نابرابری در سلامت معرفی کرده و بر لزوم همکاریهای بین بخشی برای هرگونه مداخله جهت بهبود وضعیت سلامت تاکید کرده است .هدف کلی این پایاننامه شناسایی شرایط ساختاری-ترکیبی یا منفرد- مسبب وضعیت مطلوب یا نامطلوب سلامتی در زمینههای اجتماعی-اقتصادی مختلف است .روش :مراحل انجام این پایاننامه شامل سه بخش است .بخش اول انتخاب متغیرها و بیانگرهاست که توسط الف) مرور منابع، ب) مصاحبه با خبرهها و متخصصین و ج) انجام آزمونهای مقدماتی انجام شد .در بخش دوم یک مطالعه تطبیقی کیفی فازی و در بخش سوم یک الگوسازی چند سطحی انجام شد .پیامد در مطالعه اول شاخص امید به زندگی در بدو تولد و عوامل ساختاری، صحکمرانی ، صتوسعه اقتصادی ( درآمد ملی)، صنابرابری درآمدی،صنظام آموزشی، و صنظام سلامت بودند .دادهها از پایگاه داده بانک جهانی، سازمان بهداشت جهانی، شاخص توسعه انسانی و مجمع رقابتپذیری جهانی، در فاصله ۲۰۱۵- ۲۰۰۴ جمع آوری شدند .جامعه آماری شامل تمامی ۱۹۴ کشور ثبت شده در پایگاه داده سازمان بهداشت جهانی بود که به دلیل وجود داده نامشخص در برخی شاخصها، در تحلیل نهایی ۱۳۱ کشور وارد شد .در مطالعه دوم، یک الگوسازی چندسطحی (Multilevel ordered logistic model) انجام شد تا اثر عوامل ساختاری سطح کشور در رقابت با اثر متغیرهای سطح فردی، در توضیح تفاوتهای سلامت بررسی شود .متغیر وابسته سلامت خوداظهاری فرد بود .جامعه آماری شامل ۸۶۲۷۲ نفر از ۶۰ کشور شرکت کننده در موج ششم( ۲۰۱۰-۲۰۱۴) پیمایش ارزشهای جهانی بوده است.دادهها از پایگاه داده پیمایش ارزشهای جهانی ، بانک جهانی و توسعه انسانی جمع آوری و ادغام شدند .یافتهها :مطالعه نخست نشان داد هیچیک از پنج عامل ساختاری، به تنهایی شرط لازم یا شرط کافی برای سلامت مطلوب یا نامطلوب جوامع نبودند و مدعای کمیسیون تعیین کنندههای اجتماعی سلامت تایید شد .یک مسیر علی مرکب از ترکیب صحکمرانی خوب و ص ثروت ملی و صکارایی آموزش و ص نظام سلامت قوی ، برای دستیابی وضعیت سلامت مطلوب و چهار مسیر علی برای وضعیت سلامت نامطلوب شناسایی شد .همچنین، کشورهایی به عنوان موارد ناسازگاری شناسایی و برای انجام مطالعه عمیق موردی معرفی شدند .نتیجه الگوسازی چندسطحی نشان داد، حدود ۴۰ درصد تغییرات سلامت خوداظهاری افراد، توسط ویژگیهای کشور محل زندگی توضیح داده میشود .ثروت ملی و نابرابری درآمدی، تاثیر معناداری روی سلامت خوداظهاری افراد نداشتند .اما یک رابطه معکوس معنادار بین نابرابری ادراک شده فرد و سلامتی اظهار شده وجود داشت .اثر تمامی متغیرهایی که بیانگر موقعیت اجتماعی اقتصادی فرد هستند و نیز اعتماد اجتماعی بر سلامت معنادار بود .مطالعه دوم، وجود یک شیب اجتماعی در سلامت را تایید کرد .بحث :سلامت مطلوب نتیجهی عملکرد ساختارهای متفاوتی است که با هم کار میکنند .وجود دولتی که بر اساس قانون اساسی یا محدودیتهای خاصی( مانند نداشتن منابع طبیعی یا تجمیع درآمد از مردم) ملزم به عمل به نفع سلامت و رفاه مردم ( برای مثال از طریق بازتوزیع مالیاتها و مزایا) میباشد، همچنین درآمد تولیدی کشور بالا باشد .به اندازه کافی برای بخشهایی نظیر سلامت و نظام آموزشی هزینه شود و وجود نظام آموزشی که با انتقال مهارتها و آموزشهای موثر، نیروی کار ماهر تولید کند .به طوریکه تحصیلات نیروی کار با چیزی که بازار کار در جستجوی آن است متناسب باشد، مجموع این شرایط، سطح مطلوبی از سلامت را موجب میشود .نتیجه گیری :مقایسه کشور ایران با کشورهایی که وضعیت سلامت مطلوبی داشتند، ضرورت اصلاحات ساختاری را در کشور گوشزد میکند، اما این هدفی دشوار است که دستکم در کوتاه مدت دستیافتن به آن ممکن نیست .با اینحال، از آنجا که حتی در چهارچوب نهادهای ضعیف، میدان برای بهبود پاسخگویی و اصلاحات وجود دارد، چنانچه بتوان با اعمال تغییراتی، امکان تحرک اجتماعی افراد را تسهیل کرد و احساس محرومیت نسبی را در جامعه کاهش و اعتماد اجتماعی را بین مردم افزایش داد، به طور معناداری وضعیت سلامتی بهبود مییابد .کلیدواژهها :تعیینکنندههای اجتماعی سلامت، نابرابری در سلامت، عوامل ساختاری، تحلیل تطبیقی، مجموعههای فازی، الگوسازی چندسطحی .
Background: According to the recommendations of the World Health Organization Commission On Social Determinants of Health (CSDH) for intersectoral action on health, the well-being of and equity in health within a population are achieved via a complex fusion of policies and actions. In this study, following the CSDHs approach and considering set-theoretic relations, we aimed to unravel this complexity and answer the kinds of questions that are outside the scope of conventional variable-oriented approach. Methods: A fuzzy-set qualitative comparative analysis of 131 countries was conducted to examine the configurational effects of five macro-level structural conditions on life expectancy at birth. The potential causal conditions were level of country wealth, income inequality, quality of governance, education, and health system. The data collected from different international data sources were recorded during 2004-2015. In the second study, a Multilevel Ordered Logistic Model was conducted to investigate the effect of the structural condition of the country in competing with the effects of individual level variables on the explanation of health differences. Results: The intermediate solution of the truth table analysis indicated a configuration of conditions including high level of governance, education, wealth, and affluent health system to be consistently sufficient for high life expectancy. On the other hand, four configurations, each containing two or three conditions, were consistent with being usually sufficient to cause low life expectancy. The result of multilevel modeling indicated, about 40 of self-reported health changes was explained by the country level factors. National wealth and income inequality not have a significant effect on self-esteem's health. But there was a significant relationship between perceived inequality and health status. The second study confirmed the existence of a social gradient in health. Conclusions: We were able to configurationally explore the cases and specify the combinations of potentially causal conditions which were usually sufficient to explain high or low life expectancy in different countries. As a result, particular cases were identified for further research. In addition, research may provide support for the CSDHs recommendations emphasizing the importance of intersectoral action for health. Comparison of Iran with countries with good health represents the need for structural reforms in the country. However, since even within the poor institutions, it is possible to improve accountability and reform. Thus if the changes are made to allow social mobility for people and reduce the sense of relative deprivation in society and increase social trust among people, the health status will improve significantly. Keywords: Social determinants of health, Health inequality, Structural conditions, Comparative analysis, Fuzzy-sets, Multilevel modeling
ba
Explaining Health inequalities; A Comparative analysis of macro-level social determinants