تعیین الگوهای روابط بین فردی در افراد دارای سابقه آزار در دوران کودکی
[پایاننامه]
Interpersonal patterns on abused individuals
علوم بهزیستی و توانبخشی university of social welfare and rehabilitation))
، ۱۳۹۴
د،۱۲۱ص.
پیوست
چاپی
کارشناسی ارشد
روانشناسی بالینی clinical psychology
علوم بهزیستی و توانبخشی university of social welfare and rehabilitation))
هدف :این پژوهش با هدف مقایسه الگوهای ارتباطی والد- فرزند، الگوهای درونی شده روابط و الگوهای روابط بین فردی کنونی میان سه گروه آزاردیده ادراک شده، آزاردیده ادراک نشده و آزارندیده در هر کدام از انواع کودک آزاری است .روش :۳۰۰ نفر( ۱۵۵ زن و ۱۴۵ مرد) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران با روش در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه کودک آزاری، سوالات مربوط به منابع آزار، پرسشنامه تحلیل ساختاری روابط اجتماعی و پرسشنامه نشانگان مختصر را تکمیل نمودند .به منظور تجزیه و تحلیل داده از نرم افزارspss ۱۶ و روش تحلیل واریانس یک راهه، آزمون دقیق فیشر و آزمون tمستقل استفاده شد .نتایج :تفاوت بین سه گروه در الگوهای روابط والد- فرزند، الگوهای درونی شده روابط و الگوهای روابط کنونی معنادار شد .نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان می دهد که والدین افراد آزاردیده ادراک شده، در مقایسه با دو گروه دیگر به طور معناداری بیشتر از الگوهای ارتباطی منفی( سرزنش، حمله و غفلت) استفاده می کنند .در سطح درون فکنی گروه آزاردیده ادراک شده به طور معناداری بیشتر از الگوهای درونی شده منفی ( سرزنش خود، حمله به خود و غفلت از خود) استفاده می کنند .همچنین افراد دارای سابقه آزار در روابط کنونی خود نیز الگوهای نابهنجار بیشتری را( ترشرویی، پس زدن خصمانه و دیوار کشیدن) نشان می دهند .در حالیکه در هر سه سطح روابط بین فردی افراد آزارندیده و آزاردیده ادراک نشده بیشتر از الگوهای بهنجار ( تایید، عشق و حمایت) استفاده می کنند .بحث و نتیجه گیری :یافته های این مطالعه نشان داد والدین افراد آزاردیده در مقایسه با افراد آزار ندیده در الگوهای ارتباطی نابهنجارتری را استفاده می کنند .تجربه آزار و غفلت در دوران کودکی منجر به پیامدهای بین فردی و درون فردی مسئله دار در دوران بزرگسالی می شود .همچنین درک پدیده آزار توسط افراد در الگوهای روابط در دوران بزرگسالی تاثیرگذار است .کلید واژگان :کودک آزاری، آزار ادراک شده، الگوهای روابط بین فردی
Objective: Research over the past two decades supports the relationship between child abuse and variety of long-term intrapersonal difficulties. In this study we compared perceived abused, non-perceived abused and non-abused groups in interpersonal patterns. Methods: The research was comparative study. The purpose of this study was to compare interpersonal patterns in perceived abused, non-perceived abused and non-abused groups. The statistical population included all of students of Shahid Beheshti University. 300 students (female= 155, male= 145) were selected by purposive sampling method. Their ages ranged from 18 to 30 years (mean= 22/29, SD= 2/85). Child Abuse and Self report Scale (CASRS) and Structural Analysis of Social Behavior scale (SASB) used for data collection. The data were analyzed using One- way ANOVA. Results: The results showed significant differences between three groups in 4 types of child abuse and neglect. In psychological, physical and neglect, Perceived abused group clearly presented with significantly more negative interpersonal pattern compared to other groups and non-abused group showed significantly more positive interpersonal patterns. In sexual abuse, non-perceived abused group scored significantly higher than non-abused group Conclusion In this study, our findings suggested that parents of abused individuals used abnormal interpersonal patterns. child abuse and neglect associated with intrapersonal and interpersonal problems in adulthood. Individuals who experienced childhood abuse and neglect showed more negative interpersonal pattern than non- abused individuals. Perception of abuse affected on interpersonal and introjected patterns. Keywords: child abuse and neglect, perception of abuse, interpersonal relationship pattern