اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر بر کاهش نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسانHIV))
[پایاننامه]
The> Effectiveness of Cognitive-Existential Therapy on the Reduction of Demoralization Syndrome in Patients with HIV>
علوم بهزیستی و توانبخشی University of Social Welfare and Rehabilitation))
، ۱۳۹۳
۱۴۱ص.
پیوست
چاپی
کارشناسی ارشد
مشاورهخانواده Family counseling
علوم بهزیستی و توانبخشی University of Social Welfare and Rehabilitation))
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناختصدرمانی هستیصنگر بر کاهش نشانگان افت روحیه بیماران مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان بود .روش :مطالعه از نوع مطالعات تک موردی با استفاده از روش نمونهصگیری مبتنی بر هدف بود .سه نفر از زنان مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان که برای مشاوره و درمان پزشکی به مرکز شهید سبزه پرور کرج مراجعه کرده بودند، انتخاب شده و تحت روش مداخلهصای شناختصدرمانی هستیصنگر به مدت ده جلسه فردی نود دقیقهصای قرار گرفتند، و طی 7 بار (2 بار خط پایه، 3 بار مداخله، 2 بار پیگیری (به وسیلهصی ابزار نشانگان افت روحیه کیسان (2004) و تحریفات شناختی عبدالله زاده و همکاران (1389) ارزیابی شدند .برای تجزیه و تحلیل دادهصها از تحلیل چشمی و شاخصهای تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن استفاده گردید .یافتهصها :نتایج حاکی از کاهش قابل ملاحظه نشانگان افت روحیه و افزایش قابل توجه نمرات تحریفات شناختی نسبت به خط پایه بوده و بیشترین میزان تغییر در جلسه پایان درمان مشاهده شد .در دو جلسه پیگیری نمرات نشانگان افت روحیه نسبت به جلسه آخر درمان افزایش داشت، اما نسبت به خط پایه کاهش چشمگیر بود .در دو جلسه پیگیری مقیاس تحریفات شناختی کاهش نسبت به جلسه آخر درمان مشاهده شد اما نسبت به خط پایه افزایش چشمگیر بود .نتیجهصگیری :شناخت درمانی هستی نگر باعث کاهش نشانگان افت روحیه و تحریفات شناختی بیماران مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان گردید، در نتیجه این روش مداخله میصتواند در کاهش آلام روانصشناختی بیماران مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان موثر باشد .واژهصهای کلیدی :شناخت درمانی هستیصنگر، نشانگان افت روحیه، تحریفات شناختی، ویروس نقص سیستم ایمنی انسان
Objective: The aim of present study was to investigate the effectiveness of cognitive-existential therapy on the reduction of demoralization symptoms in patients with HIV. Method: In a single case study, three women who suffered from HIV and had referred to Sabzeh Parvar Center, Karaj, Iran for the medical treatment and consultation were selected by the convenience sampling method and received ten 90-minute individual sessions of cognitive-existential therapy. The participants were assessed 7 times (2 times at the baseline phase, 3 times at the intervention phase, and 2 times at the follow-up phase) by Kissane Demoralization Symptoms Instrument (2004) and Abdolah zadeh Cognitive distortions Instrument (2011) . To analyze the data, indexes of process changes, slope, effect size, Cohen index and interpretation of ups and downs in charts were employed. Findings: The results indicated a significant reduction on demoralization symptoms and significant increases in scores on cognitive distortions in comparison with the baseline and the most amount of variation was observed in the final session. Although the scores demoralization symptoms increased in the two follow-up sessions in comparison with the final session of therapy, they showed a significant reduction as compared with the baseline. In the final session of the meeting follow-scale distortions of cognitive decline than was observed compared to baseline, but the increase was significant. Conclusion: Due to the fact that cognitive-existential therapy led to the reduction of demoralization symptoms and Cognitive distortions in patients with HIV, this intervention can be effective in the alleviation of psychological pain in the mentioned group. Keywords: cognitive-existential therapy, demoralization symptoms, Cognitive distortions, Human Immunodeficiency Virus.
ba
The> Effectiveness of Cognitive-Existential Therapy on the Reduction of Demoralization Syndrome in Patients with HIV>