مقایسة بیان افعال گذرا، ناگذر و دو وجهی در افراد بزرگسال فارسی زبان دارای آفازی روان و ناروان و افراد بزرگسال سالم
[پایان نامه]
Comparison of transient, intransient, and ergative verbs production between Persian-speaking adults with fluent and non-fluent aphasia, and healthy group
ساره احمدی
علوم توان بخشی و سلامت اجتماعیUniversity of Social Walfare and Rehabilitation
۱۴۰۱
۱۷۹ص.
پیوست
19
19
۱۴۰۱/۱۲/۰۹
اهداف: بازیابی فعل و موضوعهای اسمی مورد نیاز برای تشکیل جملة دستوری کامل و معنیدار و محتوای ارتباطی گفتار در زندگی روزمره، در افراد دارای آفازی بسیار آسیبپذیر و وابسته به تکلیف فراخوانی فعل است. با وجود تلاشهای انجامشده در این حوزه، تا به حال مطالعهای که بتواند تولید افعال گذرا، ناگذر و دو وجهی را در بافتهای مختلف فراخوانی فعل بین گروههای بزرگسالان سالم و دارای آفازی روان و ناروان مقایسه و تحلیل کند، در زبان فارسی انجام نشده است. بررسی این اطلاعات و نتایج حاصل از آن میتواند در ارزیابی و طرحریزی دقیق برنامة درمان در افراد فارسی زبان دارای اختلالات زبانی مفید باشد. بنابراین در پژوهش کنونی، تأثیر عامل «گذر» در قالب تولید افعال گذرا، ناگذر و دو وجهی بین بزرگسالان سالم و دارای آفازی روان و ناروان فارسی زبان در تکالیف مختلف فراخوانی فعل جمعبندی و مقایسه شد. روش بررسی: ابتدا در این مطالعة توصیفی- تحلیلی پروتکل تکالیف فراخوانی فعل تنظیم شد. شرکتکنندگان شامل20 نفر بزرگسال سالم (20 زن؛ میانگین (انحراف معیار) سن = 15/27 (865/3)؛ دامنۀ سنی = 22-40 سال)، 10 فرد دارای آفازی روان (4 زن، 6 مرد؛ میانگین (انحراف معیار) سن = 40/56 (474/12)؛ دامنۀ سنی = 29-70 سال)، 10 فرد دارای آفازی ناروان (5 زن، 5 مرد؛ میانگین (انحراف معیار) سن = 60/54 (510/12)؛ دامنۀ سنی = 33-75 سال) بود. با اجرای پروتکل 9 تکلیف فراخوانی فعل، دادههای بیانی به¬دست¬آمده از بزرگسالان سالم، دارای آفازی روان و ناروان مورد شمارش قرار گرفت. تعداد کل افعال بیانشده، تعداد کل و میانگین درصد فعلهای گذرا، ناگذر و دو وجهی در این سه گروه به شکل بین گروهی و درون گروهی محاسبه و مقایسه شد. برای مقایسة کل افعال و افعال گذرا، ناگذر و دو وجهی بین سه گروه مستقل از آزمون ناپارامتری کروسکال والیس استفاده شد. سپس از آزمون تعقیبی یومن ویتنی برای یافتن گروههای متفاوت به صورت دو به دو استفاده و نتایج به¬دست¬آمده برای سه گروه افعال در سه گروه شرکتکننده به تفکیک هر تکلیف مقایسه شد. در بررسی تفاوت بین مشاهدات در داخل هر گروه از آزمون تعقیبی ویلکاکسون برای مشخصشدن تفاوت بین کل افعال و افعال گذرا، ناگذر، و دو وجهی و نیز به تفکیک تکالیف فراخوانی فعل استفاده شد. همچنین تعداد خطاها و میانگین درصد آن در دو گروه روان و ناروان محاسبه و مقایسه گردید. تحلیل کیفی خطاها نیز صورت پذیرفت.یافتهها: تعداد کل افعال در گروه سالم بیشتر از گروه روان و در گروه روان بیشتر از گروه ناروان به دست آمد (001/ 0 =p ). تعداد افعال گذرا در گروه سالم بیشتر از گروه روان و در گروه روان بیشتر از گروه ناروان گزارش شد (000/ 0 =p ) درحالیکه میانگین درصد استفاده از افعال گذرا در گروه سالم بیشتر از گروه ناروان و در گروه ناروان بیشتر از گروه روان مشاهده شد (014/ 0 =p ). تعداد افعال ناگذر در گروه روان بیشتر از گروه سالم و در گروه سالم بیشتر از گروه ناروان گزارش شد (003/ 0 =p ) درحالیکه میانگین درصد استفاده از افعال ناگذر در گروه روان بیشتر از گروه ناروان و در گروه ناروان بیشتر از گروه سالم به دست آمد (004/ 0 =p). تعداد افعال دو وجهی در گروه سالم بیشتر از گروه روان و در گروه روان بیشتر از گروه ناروان گزارش شد (004/ 0 =p ) درحالیکه میانگین درصد استفاده از افعال دو وجهی در گروه سالم بیشتر از گروه ناروان و در گروه ناروان بیشتر از گروه روان مشاهده شد (033 / 0 =p ). همچنین تقریباً در تمام گروهها تکالیف همگرا مثل تکرار و نامیدن کنش نسبت به تکالیف واگرا مثل موضوع آزاد و توصیف داستان، بیشترین قدرت را در فراخوانی افعال داشتند. در حین بررسی نمونه¬های گفتاری نیز مشخص شد خطابرانگیزترین تکلیف، نامیدن کنش است. تعداد خطاها در گروه ناروان بیشتر از گروه روان گزارش شد ولی تفاوت معنیدار نبود (472/ 0 =p ). میانگین درصد خطاها نیز در گروه ناروان بیشتر از گروه روان گزارش شد ولی تفاوت معنیدار نبود (345/ 0=p ). تحلیل کیفی خطا نشان داد که بیشترین الگوی خطاهای مشاهده¬شده در گروه روان تقریباً مشابه گروه ناروان در استفاده از اسم مرتبط معنایی و جزء فعلی غلط و حذف جزء اسمی یا فعلی بود. نتیجهگیری: به نظر میرسد پروتکل تکالیف فراخوانی فعل طراحیشده، در گردآوری حجم نمونه گفتار قابل قبول برای بررسی تولید افعال گذرا، ناگذر و دو وجهی موفق بوده است و همسو با مطالعات پیشین نشان داده است که تولید این افعال وابسته به نوع آفازی و ماهیت تکلیف فراخوانی فعل متفاوت است. در زبان فارسی، ساختارهای گذرا نسبت به ناگذر و دو وجهی به¬ واسطة تسهیل دسترسی به ارتباطات واژگانی-معنایی، دردسترستر و پرکاربردترند. البته متغیرهای زیادی شامل ویژگیهای محرک، شکل ارائة آن و تقاضاهای شناختی تکلیف فراخوانی فعل در بازیابی این افعال مؤثر هستند. قدرت فراخوانی افعال در تکالیف همگرا نسبت به واگرا علی¬رغم خطاآمیزبودن، بیشتر گزارش شد، بنابراین پیشنهاد میشود برای شروع درمان افراد دارای آسیب زبانی از افعال گذرا با درنظرگرفتن بافت فراخوانی آنها استفاده شود. استفاده از این اطلاعات در تشخیص صحیح آسیب، انتخاب محرک درمانی مناسب و در نتیجه هموارسازی و کوتاهکردن مسیر درمان حائز اهمیت است.کلمات کلیدی: بیان افعال، افعال گذرا، افعال ناگذر، افعال دو وجهی، آفازی روان، آفازی ناروان، فارسی زبان
Background and Aims: Verbs retrieval difficulties is among common deficits in people with aphasia (PWA), especially of non-fluent type. Verbs determine the number and the order of words in the sentences; and verb retrieval seems dependent on the psycholinguistic parameters such as argument structure of transitivity, number and type of verb arguments and the nature of the tasks. Despite the importance of the verbs and their argument structures to transfer a meaningful message, the subject is not fully developed in previous studies. In the current study, we aimed at investigating the intergroup differences of total verbs, transient, intransient, and ergative verbs between Persian-speaking adults with fluent, and non-fluent aphasia, and healthy group. We used a task protocol involving nine verb retrieval assignments to explore possible relationship between transitivity and implementation of lexical-syntactic elements correlated to verbs. The results may be fruitful for accurate assessment and diagnosis of verb retrieval difficulties and designing appropriate treatment program for PWA.Methods & Procedures: In this descriptive-analytical study, 10 people with fluent aphasia (4 women, 6 men, mean age 40/56 (SD=12.47), age range= 29-70 years), 10 people with non-fluent aphasia (5 women, 5 men, mean age 60/54 (SD=12.51), age range= 33-75 years) and 20 healthy Persian speaking adults (20 woman, mean age 15/27 (SD=3.86), age range= 22-40 years) participated. We selected 40 verbs from a previous study (Yadegari, et al. (2023) unpublished) which were standardized for measures of frequency, age of acquisition, imageability, perceptual familiarity, visual complexity, name agreement, and picture agreement for the protocol of the tasks; the protocol was exactly administered same way for all participants. Each verb produced in tasks was assigned as one of transient, intransient, and ergative verb types. Total verbs, total number and mean percentage of transient, intransient, and ergative verbs production, Total and mean percentage of errors were calculated for each subject group. Outcome and Results: Healthy group produced more verbs than fluent group and fluent group more than non-fluent group (p = 0.001). They also produced more total numbers of transient verbs than fluent group and fluent group more than non-fluent group (p = 0.000) whereas mean percentage of transient verbs in healthy group was more than non-fluent group and in non-fluent group was more than fluent group (p = 0.014). However, fluent group produced total numbers of intransient verbs more than healthy group and in healthy group more than non-fluent group (p = 0.003) whereas mean percentage of intransient verbs in fluent group was more than non-fluent group and in non-fluent group was more than healthy group (p = 0.004). Total ergative verbs in healthy group were produced more than fluent group and fluent group more than non-fluent group (p = 0.004) whereas mean percentage of ergative verbs in healthy group was more than non-fluent group and in non-fluent group was more than fluent group (p = 0.033). Several variables including stimulus characteristics, their presentation way, and cognitive demands of verb retrieval tasks appeared effective on verb elicitation. In most participants, convergent tasks like repetition and action naming had more power to elicit verbs than divergent tasks like free topic and story description. Total errors in non-fluent group were more than fluent group (p = 0.472) but the difference was not significant. Also, mean percentage of errors in non-fluent group were more than fluent group (p = 0.345) but the difference was not significant. Qualitative analysis of errors showed approximately same error patterns in both fluent and non-fluent group. The patterns of semantic-related nominal component with incorrect verbal component usage in compound verbs and deleting nominal or verbal component of compound verbs were most frequent. Action naming was the most error-prone task among the tasks. Conclusions: It seemed that the designed verb tasks protocol was successful in gathering sufficient speech sample to analysis verbs and their argument structures. In Persian, use of the transient verbs is more frequent. It may be suggested that speech therapists initiate the treatment with these more frequent features, regarding verb retrieval tasks and aphasia type. These information may be useful for correct diagnosis of verb retrieval disorders, select appropriate treatment stimulant, smooth and brief duration of treatment. Key Words: verbs production, transient verbs, intransient verbs, ergative verbs, fluent aphasia, non-fluent aphasia, Persian speaking