بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی افراد با سکته مغزی: یک کارآزمایی بالینی تصادفی
[پایان نامه]
Effectiveness of Motivational Interview on Self-Efficacy for CVA Survivors: A Randomized Controlled Trial
سینا قلیپور
علوم توان بخشی و سلامت اجتماعیUniversity of Social Walfare and Rehabilitation
۱۴۰۲
۹۸ص.
پیوست
19
18
۱۴۰۲/۰۴/۱۸
مقدمهسکته مغزی نقص نورولوژیکی است که از اختلال در جریان خون قسمتی از مغز، با علائم حاد شروع شده و حداقل 24 ساعت طول می¬کشد و با پیامدهای حسی و حرکتی و روانشناختی همراه است. افسردگی یکی از شایعترین عوارض روانشناختی پس از سکته مغزی است که بر بازگشت عملکرد در زمینه فعالیتهای روزمره زندگی تأثیر منفی میگذارد و مکانیسم این تأثیر بهواسطه کاهش انگیزه و تواناییهای شناختی است. این آسیب توانایی افراد مبتلا در انجام کارهای روزمره و کیفیت زندگی آنها را تحتتأثیر قرار میدهد. به همین دلیل این افراد، نیازمند خدمات توانبخشی طولانیمدت هستند. نتایج مطالعات نشان داده است که خودکارآمدی مفهوم مهمی است که میتواند بر انگیزه و مشارکت افراد در فرایند توانبخشی تأثیر بگذارد و راهکارهای بهبود خودکارآمدی یکی از مواردی است که موردتوجه محققین قرار گرفته است؛ بنابراین، این مطالعه باهدف بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر خودکارآمدی افراد با سکته مغزی انجام شد.مواد و روشهامطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی قبل و بعد با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 34 فرد با تشخیص سکته مغزی بودند که بهصورت گمارش تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. از افراد شرکتکننده در مطالعه بر اساس معیارهای ورود، آزمونهای کوتاه وضعیت ذهنی، پرسشنامه افسردگی بک (فرم کوتاه)، سطح بهبودی برانستروم، مقیاس عمومی خودکارآمدی، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس استقلال عملکردی توسط پژوهشگر تکمیل گردید. افراد گروه مداخله علاوه بر مداخلات کاردرمانی معمول سکته مغزی که افراد گروه کنترل نیز دریافت کردند، ۴ جلسه مصاحبه انگیزشی فردی در ۴ هفته توسط یک کاردرمانگر آموزشدیده دریافت نمودند. 8 هفته پس از برگزاری آخرین جلسه مصاحبه انگیزشی، اندازهگیریهای مرحله پسآزمون شامل سطح بهبودی برانستروم، مقیاس عمومی خودکارآمدی، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس استقلال عملکردی در هر دو گروه انجام شد. تجزیهوتحلیل دادهها در نرمافزار SPSS ورژن 26 انجام گردید.یافتههانتایج این مطالعه بهبود خودکارآمدی دو گروه مداخله و کنترل را نشان داد ولی تفاوت معناداری در خودکارآمدی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل (208/0=P)، مشاهده نگردید. همچنین بهبود کیفیت زندگی و سطح بهبودی اندام فوقانی در دو گروه مداخله و کنترل دیده شد ولی تفاوت معناداری در کیفیت زندگی (133/0=P) و سطح بهبودی اندام فوقانی (212/0=P) گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. درعینحال باتوجهبه بهبودی استقلال عملکردی و سطح بهبودی اندام تحتانی دو گروه، تفاوت معناداری در بهبود استقلال عملکردی (001/0=P) و سطح بهبودی اندام تحتانی (052/0=P) گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید. نتیجهگیریاین مطالعه نشان داد که اضافهکردن مصاحبه انگیزشی به برنامه مداخلههای معمول کاردرمانی افراد با سکته مغزی، بر متغیر خودکارآمدی تأثیرگذار نبود. همچنین بر متغیرهای کیفیت زندگی و سطح بهبودی اندام فوقانی نیز بیتأثیر بود. لازم به ذکر است اضافهکردن مصاحبه انگیزشی به برنامه مداخلههای معمول کاردرمانی افراد با سکته مغزی، بر متغیر استقلال عملکردی و بهبود اندام تحتانی که از اهداف کاردرمانیاند، مؤثر بود. پیشنهاد میشود کاردرمانگران تحت آموزش استراتژیهای مصاحبه انگیزشی قرار بگیرند و برای کسب نتایج بهتر توانبخشی در افراد با سکته مغزی به کار ببرند.کلیدواژههاسکته مغزی، توانبخشی، کار¬درمانی، مصاحبه انگیزشی، خودکارآمدی، استقلال عملکردی، کیفیت زندگی، بهبود اندام فوقانی، بهبود اندام تحتانی، افسردگی
Objective: CVA is a neurological defect that begins with acute symptoms and lasts at least 24 hours, and is accompanied by sensory, motor, and psychological symptoms. One of the most common psychological complications after a CVA, which negatively affects the performance of daily activities and reduces its mechanism, is Deppresssion. This injury affects people in doing their daily work and their Quality of Life. For this reason, these people need long-term rehabilitation services. The results of the studies show that Self-Efficacy is an important concept that can be aroused and be effective in the rehabilitation process, and the strategies to improve Self-Efficacy are one of the things that have been noticed by researchers. Therefore, this study was conducted to assess the effect of interviewing on the Self-Efficacy of people with CVA.Methods: The current study was a before and after clinical trial with a control group. The research sample included 34 people diagnosed with stroke who were randomly assigned into two intervention and control groups. Based on the inclusion criteria, Mini-Mental State Test, Beck Depression Questionnaire (short form), Brunnstrom recovery level, General Self-Efficacy Scale, Quality of Life Scale and Functional Independence Measure were completed by the researcher. In addition to the usual CVA Occupational Therapy interventions that the control group also received, the intervention group received 4 individual Motivational Interview sessions in 4 weeks by a trained Occupational Therapist. 8 weeks after holding the last Motivational Interview session, measurements of the post-test phase, including Brunnstrom recovery level, General Self-Efficacy Scale, Quality of Life Scale and Functional Independence Measure were performed in both groups. Data analysis was done in SPSS version 26 software.Results: The results of this study showed improvement in the Self-Efficacy of the two intervention and control groups, but no significant difference was observed in the Self-Efficacy of the intervention group compared to the control group (P=0.208). Also, improvement in the Quality of Life and recovery level of the upper limb was seen in both the intervention and control groups, but no significant difference was observed in the Quality of Life (P=0.133) and the recovery level of the upper limb (P=0.212) in the intervention group compared to the control group. At the same time, regarding the improvement of Functional Independence and the level of recovery of the lower limb of the two groups, a significant difference was observed in the improvement of Functional Independence (P=0.001) and the level of recovery of the lower limb (P=0.052) of the intervention group compared to the control group.Conclusions: This study showed that adding motivational interview to the program of routine Occupational Therapy interventions for people with stroke did not affect the Self-Efficacy variable. Also, it had no effect on the Quality of Life variables and the recovery level of the upper limb. It should be noted that adding a motivational interview to the usual Occupational Therapy intervention program for people with stroke was effective on the variable of Functional Independence and improvement of the lower limbs, which are the goals of Occupational Therapy. It is suggested that occupational therapists be trained in motivational interview strategies and use them to obtain better rehabilitation results in people with stroke.Keywords: Cerebrovascular Accident (CVA), Rehabilitation, Occupational Therapy (OT), Motivational Interview, Self-Efficacy, Functional Independence, Quality of Life, Upper Limb Recovery, Lower Limb Recovery, Depression