L'analyse de la passion fفminine dans La Princesse de Clغves de Madame de Lafayette et Le Ravissement de Lol V. Stein de Marguerite Duras
[Thesis]
/سمیرا دادجوی نو جه ده
tabriz: tabriz university
, 1388 (2009)
160 p.
زندگی روحی و روانی .
نگاه
حسادت
آرزو
عقل
زن .
یشیفتگی . رشته : زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه : سراسری تبریز دانشکده : ادبیات فارسی و زبانهای خارج 6/7/1388 : صفحه 160 :
Print
biblioaphy.: 158-160
M.A.
, langue et litterature francaise
1388/07/06
La passion est un terme geneal pour designer chaque mouvement de la conscience qui apparaet comme une affection durable et intense, comme uneemotion plus forte que nous, comme une puissance qui se fait centre de tout et qui influence tous nos etats psychologiques. Elle possede trois significations essentielles : 1. souffrance, 2. mouvement affectif tres vif qui s'empare de quelqu'un, 3. l'amour quand il apparaet comme une inclination puissante et durable, degenerant parfois en obsession. C'est ce troisieme sens de la passion qui nous a interesss. La passion amoureuse est une quete d'un objet instable et difficil a saisir. Ses effets, sur ia'e, sur le comportement, sur l'etat psychologique, sont tellement violents et importants que, malgre tous nos efforts pour en degager des regles generales, il nous semble impossible de pouvoir les codifier parce que son influence sur les personnes est differente l'une de l'autre. Puisqu'il semble que les femmes soient des etres plus sensibles que les hommes, nous avons prefere traiter, chez la femme, ce que la passion peut faire naire. la Princesse de Cleves est un bon exemple de la peinture des sentiments et de la situation d'une femme atteinte par la passion. Mais il va de soi que Mme de Lafayette, une femme du XVIIe siecle, va limiter la description de l'heroine et de son amour aux regles et aux valeurs appreciees de ce temps-la.larguerite Duras, egalement, avait toujours le souci de mettre en scene des etats et des troubles des femmes touchees par l'amour, devenues des identites incertaines qui ont un grand gout pour l'abandon, la perte ou la mort. C'est pourquoi nous avons choisi une ouvre de chacune de ces deux romancieres pour faire une etude sur la femme et sa passion..
چکید : شیفتگی و سودا (passion) اصطلاحی کلی برای تعریف هر تغییری در ضمیر خود آگاه است که خود را به صورت علاقه و عاطفه ای ماندگار و بسیار شدید، احساس و هیجانی بسیار قوی تر از خود انسان، نیرو و قدرتی که خود را در راس همه امور قرار داده و تمام حالات روحی و روانی انسان را تحت تاثیر در آورد، نشان می دهد .لغت فرانسوی آن سه معنی اساسی دارد .1 : درد و رنج، بلاتکلیفی و کرختی، .2 حالتی عاطفی و شدید که کاملا بر شخص مستولی شود، .3 عشق هنگامی که به صورت تمایل و رغبتی قدرتمند و ماندگار ظاهر شود که بتواند حتی تبدیل به وسواس شده و به این حالت تنزل پیدا کند .از میان تعاریف شیفتگی، این سومین تعریف است که مورد توجه ما قرار گرفته است .شیفتگی عاشقانه جستجوی چیزی ناپایدار است که دست یافتن به آن بسیار دشوار است .تاثیرات آن در روح، در رفتار و در وضعیت روانی انسان به قدری شدید و مهم است که، علیرغم تمام تلاشهایی که صورت می گیرد تا بتوان آنها را به صورت قوانین کلی درآورد، به نظر طبقه بندی آنها غیرممکن می رسد .زیرا تاثیر آن بر اشخاص، از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است .از آنجاییکه به نظر می رسد در این میان زنها موجوداتی حساس تر و تاثیر پذیر تر هستند، ترجیح دادیم در میان زنها به مطالعه آنچه که عشق و علاقه شدید می تواند به وجود آورد بپردازیم.شاهزاده کلو نمونه خوبی از ترسیم احساسات و شرایط زنی است که تحت تسلط عشق قرار گرفته است .البته بدیهی است که مادام دو لا فایت، زنی از قرن17 ، توصیفات خود از قهرمان و عشق قهرمانش را محدود به قوانین و ارزشهای پذیرفته شده زمان خود خواهد کردمارگاریت دوراس نیز همواره این دغدغه را داشته که در نوشته هایش وضعیت و آشفتگی های زنهایی را به نمایش درآورد که تحت تاثیر عشق و شیفتگی به هویت هایی مجهول و بی ثبات تبدیل شده اند که به سمت تسلیم، یاس، کناره گیری، نابودی و مرگ در حرکتند .به همین دلیل، ما از هر یک از این دو نویسنده اثری را برگزیده ایم تا در آن ها به مطالعه زن و هیجانات عاطفی و عاشقانه ی او بپردازیم.
fa
تحلیل سودای زنانه در شاهزاده کلو اثر مادام دو لا فایت و شیفتگی لول و .اشتاین اثر مارگاریت دوراس