بررسی اثر بخشی مبتنی بر رویکرد خانواده درمانی در بهبود نشانههای نگرانی و اضطراب طلاق عاطفی در بین زوجین
رحیم خلیلی فائزی
علوم تربیتی و روانشناسی(پردیس)
۱۴۰۰
۷۲ص.
سی دی
کارشناسی ارشد
روانشناسی گرايش بالینی
۱۴۰۰/۱۲/۲۵
خانواده پایهایترین تشکل اجتماعی و اصلیترین جز اجتماع است. دستیابی به جامعهای سالم در گرو سلامت خانواده و خانواده سالم در گرو برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن ارتباط مطلوب با یکدیگر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی رویکرد خانواده درمانی در بهبود نشانههای نگرانی و اضطراب طلاق عاطفی در بین زوجین شهر تبریز میباشد.روش پژوهش، با توجه به اهداف، از نوع کاربردی و با توجه به شیوه جمع آوری دادهها از نوع توصیفی و همبستگی میباشد. پس از انتخاب نمونهها، نسبت به توجیه روند اجرای رویکرد مبتنی بر خانواده درمانی توضیح داده شد.پس از جلب رضایت آنها بر اساس برنامه از پیش تعیین شده نسبت به تعیین خط پایه اقدام و به دنبال آن به صورت انفرادی مراحل اجرای متغیر مستقل مطابق با برنامه طرح ریزی شده انجام پذیرفت و در هر دو جلسه یک بار نسبت به اندازه گیری متغیرهای وابسته اقدام شد.جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان (60-30سال) در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال1400را تشکیل میدهند.از این جامعه45نفر به عنوان نمونه با مراجعه به مراکز مشاوره تبریز، در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل پرسشنامه اضطراب بک (BAI)، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا(PSWQ) ، پرسشنامه طلاق عاطفی (گاتمن)میباشد. برای تحلیل داده از روش تحلیل آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر ترسیم نمودارها، انجام خواهد پذیرفت. در این راستا تحلیلهای مربوط به متغیرها انجام گرفته و نتایج در جداول ارایه گردید.یافته ها: این تجزیه و تحلیل نشان دهنده تاثیر معنادار متغیر مستقل بر روی متغیر وابسته بود و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که رویکرد خانواده درمانی میتواند تاثیر معناداری بر کاهش علائم روان شناختی(نگرانی و اضطراب) در زوجین طلاق عاطفی داشته باشد. با توجه به شیوع اضطراب در بین مردم (زوجین) و تاثیر این اختلالات بر میزان کارایی زوجین، استفاده از رویکرد خانواده درمانی بر کاهش طلاق عاطفی(زوجین) توصیه میشود
La familia es la organización social más básica y la parte principal de la sociedad. Lograr una sociedad sana depende de la salud de la familia, y una familia sana depende de que sus personas tengan salud mental y buenas relaciones entre sí. El propósito de esta investigación es investigar la eficacia del enfoque de terapia familiar para mejorar los síntomas de preocupación y ansiedad emocional por el divorcio entre parejas en la ciudad de Tabriz.Según los objetivos se aplica el método de investigación y según el método de recolección de datos es descriptivo y correlacional. Luego de seleccionar las muestras, se les explicó la justificación de la implementación del enfoque basado en terapia familiar, luego de obtener su consentimiento con base en el plan predeterminado, se determinó la línea base, seguido de la implementación de la variable independiente de manera individual según lo planificado. Se llevó a cabo el programa y las variables dependientes se midieron una vez en ambas sesiones.La población estadística de esta investigación está formada por todas las mujeres y hombres (30-60 años) al borde del divorcio que remitieron a centros de asesoramiento en Tabriz en 1400. De esta población, se seleccionaron 45 personas como muestra remitiendo a centros de asesoramiento. en Tabriz.Las herramientas incluyeron un cuestionario: Beck Anxiety (BAI), Pennsylvania Worry Questionnaire (PSWQ), y Emotional Divorce Questionnaire (Guttman). Para el análisis de los datos se utilizará análisis estadístico descriptivo e inferencial basado en gráficos. En este sentido, se realizaron análisis relacionados con variables y los resultados se presentaron en tablas.Hallazgos: Este análisis mostró un efecto significativo de la variable independiente sobre la variable dependiente, y los resultados del análisis de datos mostraron que el enfoque de terapia familiar puede tener un efecto significativo en la reducción de los síntomas psicológicos (preocupación y ansiedad) en parejas emocionalmente divorciadas. Considerando la prevalencia de la ansiedad entre las personas (parejas) y el impacto de estos trastornos en la eficiencia de las parejas, se recomienda utilizar el enfoque de terapia familiar para reducir el divorcio emocional (parejas).