تأثیر فعالیت مقاومتی با ستهای وامانده ساز بر پاسخهای زیست- فیزیولوژیکی و عملکردی قلب مردان ورزشکار
عزیزه احمدی
تربیت بدنی و علوم ورزشی
۱۳۹۹
۹۵ص.
سی دی
دکتری
فيزيولوژي ورزشي
۱۳۹۹/۰۶/۲۳
چكيده:مقدمه: فعالیت مقاومتی با ست¬های وامانده¬ساز قدرت و استقامت عضلانی را بهسرعت بهبود می¬بخشد. از طرفی تأثیر اجرای فعالیتهای مقاومتی شدید بر اختلال سازوکار قلبی مشخص نیست. فعالیت مقاومتی با ست¬های خوشه¬ای در توسعه بیشینه قدرت و توان کارایی بالایی دارند؛ بنابراین تحقیق حاضر با متعادل کردن شاخص حجم و شدت در دو شیوه فعالیت ستهای وامانده ساز و ستهای خوشهای، پاسخ¬ نشانگرهای زیستی قلب و عملکرد بطنهای راست (RV) و چپ (LV) را بررسی می¬کند. مواد و روش¬ها: برای این منظور 12 نفر ورزشکار مرد با سابقه تمرینی 0/3± 3/9 سال، داوطلبانه دو نوع پروتکل تمرینی ستهای وامانده ساز و خوشه¬ای را با طرح پیش¬آزمون و پایش 30 دقیقه، 6 و 24 ساعت بعد از فعالیت را به طور مجزا اجرا کردند. هر دو نوع پروتکل شامل 9 حرکت در دامنه شدت (RM 15-12) و حجمهای تمرینی برابر بود برای ست¬های وامانده¬ساز در سه چرخه 12 الی 15 تکرار و ست¬های خوشه¬ای 9 چرخه 4 الی 5 تکرار اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس مخلوط (ixedVA) و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته¬ها: مقدار تروپونین قلبی نوع I با حساسیت بالا (hscTnI) در هر دو شیوه فعالیت از سطح پایه تا 24 ساعت افزایش داشت، که در پایش 24 ساعت بعد مقادیر آن در شیوه ست¬های وامانده¬ساز به طور معنیداری با اندازه اثر (90/0 = d) نسبت به ست¬های خوشه¬ای بالاتر بود (001/0P<). در تمامی مراحل پایش دو شیوه تمرینی (بهاستثنای پایش 24 ساعت بعد) مقدار پپتید ناتریوتیک نوع B (Nt-proBNP) قلبی بالاتر از سطوح پایه بود که اوج افزایش آن شش ساعت بعد با اندازه اثر (35/1=d) در شیوه ست¬های وامانده ساز مشاهده شد. کسر تزریقی (EF) در هر دو شیوه فعالیت مقاومتی از مقدار پایه تا پایش شش ساعت بعد کاهش داشت (001/0P<)، شیب کاهش با اندازه اثر (81/0 = d) در شیوه ستهای وامانده ساز بیشتر بود، در نسبت (E/é)؛ فشار پرشدگی LV، اثر تعاملی طی پایش 6 ساعت بعد معنیدار بود (05/0P<) و ستهای وامانده ساز در مقایسه با ستهای خوشهای پاسخ معکوسی با اندازه اثر (80/0 = d) داشتند. در استرین سرتاسری طولی (LVGLS) بعد از هر دو شیوه فعالیت تغییرات معنیداری مشاهده نشد (05/0P>). مقدار RVFAC، RVGLS و RVŚ در پایش 30 دقیقه بعد از ستهای وامانده ساز به ترتیب با اندازه اثر (03/1=d)، (38/1=d) و (25/1 = d) کاهش داشتند که بعد از 24 ساعت به مقادیر پایه برگشتند (05/0P<). نتیجه گیری: به نظر می¬رسد بعد از اجرای ستهای وامانده ساز عملکرد RV به طور حاد مختل می¬شود که این همسو با افزایش نشانگرهای زیستی قلبی است. در دوره استراحت 24 ساعته امکان برگشت به شرایط طبیعی مهیا شد. در دامنه شدت (RM 15-12) با حجم و فاصله استراحت بین ست¬های مساوی از فعالیت، اجرای ستهای وامانده ساز در مقایسه با ستهای خوشهای فشار بیشتری را به قلب وارد میکند و احتمالاً دوره بازیافت طولانیتری داشته باشد
Abstract:Performed long duration and high intensity endurance exercise, can causes myocardial wall stress and acutely disturbed ventricular mechanical contraction. In other hand, the effect of resistance training on cardiac disturbance mechanism was not obvious. Resistance exercise to failure rapidly promote of muscle strength and endurance. Cluster sets are highly efficient in developing maximum power and strength. Therefore, this study with balanced intensity and volume index between concentric failure sets and configuration cluster sets investigated biomarkers of cardiac injury, right ventricular (RV) and left ventricular (LV) functional responses. Twelve male athletes with training history 9/3 ± 2/0 yr voluntarily preformed two exercise protocols: failure sets and cluster sets separately, with pre-test and 30 minutes, 6 and 24 hours posttest follow-up. Both protocols consist of 9 movements in equal training volumes and intensity zone (12-15 RM), for failure sets performed 3 cycles of 12 to 15 reps and cluster sets 9 cycles of 4 to 5 reps. Data analysis was performed using the mixed analysis of variance and Bonferroni post hoc test. The amount of hscTnI increased in both exercises from baseline to 24 hours. At 24 hours follow-up hscTnI levels in the failure sets were significantly higher effect size (ES) (d = 0.90) than in the cluster sets. During all periods of two protocols follow up (with the exception of a 24-hour monitoring) a cardiac Nt-proBNP elevated above the baseline levels, which peaked in 6 hours later monitoring with ES (d = 1.35) in failure sets. Ejection fraction (EF) decreased in both type of resistance exercise from baseline to 6 hours later (P <0.001), slope of decrease with ES (d = 0.81) was greater in failure sets. Interaction effect was significant in ratio E / é (LV filling pressure) during 6 h post-monitoring (P <0.05). Failure sets compare to cluster sets had an inverse response with ES (d = 0.80). None of both exercises have significant changes in global longitudinal strain (LVGLS) (P> 0.05). At 30 min monitoring phase the values of RVFAC, RVGLS and RVŚ respectively decreased with ES (d = 1.03), (d = 1.38) and (d = 1.25) in failure sets exercise (P <0.05), which returned to baseline levels after 24 hours. After failure sets the RV function is acutely disrupted and deteriorated, as the RV end-diastolic dimension increases, maybe the intraventricular wall is shifted to the LV side and by altering the ventricular filling and injections procedure can acutely impair LV function in blood pumping and ventricular injection, these are in favorable with increased the biomarkers of cardiac injury levels. A 24-hour rest period can be restored to normal.
The effect of strength exercise with failure sets on the Bio-physiological and Functional heart Responses in Athletes men