صدق و کذب یکی از موضوعات اصیل تفکّر فلسفی است و بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان کوشیدهاند تا به این مهم بپردازند. از دیرباز، ملاک صدق و کذب احکام ذهنی بر مطابقتشان با عالم واقع تعیین میشده است، اما با ظهور دکارت و اصیل شدن سوژه بهمثابه ذهن و تفوّق آن بر ابژه بهمثابه متعلّق شناسایی، ملاک دیگری برای صدق پدیدار گردید. صحبت از صدق و کذب در نظر دکارت هم در حیطه تصوّرات، به معنای «صدق و کذب مادّی» و هم در حیطه تصدیقات، به معنای «صدق و کذب صوری» و ملاکاش همان تطابق ذهن با متعلّقاش یا عدم تطابق ذهن با متعلّقاش است. در واقع، او با تعمیم معنای صدق از تصدیقات به تصوّرات کوشیده است تصوّرات را بهمثابه مواد یا مصالح احکام و نیز، حامل صدق و کذب معرّفی کند؛ به این معنا که اگر تصوّرات در مقام مصالح، خودشان صادق یا کاذب باشند، میتوانند ما را در داشتن حکم صادق یا کاذب یاری رسانند. این رساله بر آن است تا پس از توضیح کلیّاتی اجمالی درباره معرفتشناسی دکارت، به توضیح مسئله صدق و کذب در نظر فلاسفه پیش از دکارت بپردازد. در ادامه، مسئله فوق در خودِ فلسفه دکارت و نیز، در نظر برخی از دکارتشناسان بررسی شده است. درخاتمه، به یگانگی معنای تصوّر کاذب مادّی در تأمّلات و «مجموعه چهارم پاسخها» ذیل «تفسیر ایستا» و چندگانگی معنای تصوّر فوق در دو متن اخیر بههمراه اصول فلسفه ذیل «تفسیر پویا (یا دینامیک)» اشاره کرده و چنین استنتاج میکنیم که عبارات متفاوت دکارت درخصوص معنای صدق و کذب، بهویژه معنای تصوّر کاذب مادّی را میبایست بهصورت مکمّل و نه متناقض یکدیگر و نیز، ضمن توجّه به سه متن فوق در نظر بگیریم تا بتوانیم به دیدگاه جامع و یکپارچهای در این خصوص دست یابیم
Truth and Falsity is one of the Philosophical thinking and most of Philosophers or thinkers try to consider it. From long time ago, The Criterion of true and false judgment is to Conform with its object, but by Descartes and Supermacy of Mind as the subject upon the object of Understanding, Another Conditions are appeared. Speaking of Truth and Falsity in Descartes' Philosophy is Current and Sarri in both Ideas and Judgments, Known as «material truth and falsity» and «formal truth and falsity», and ith criterion is conformity of mind to its object or inconformity of them. Descartes, by generalization meaning of truth and falsity in Ideas and judgments, tries to introduce ideas as the content or mater of judgments and bearer of truth and falsity. In this sense that if Ideas, as the mater of judgments, be true or false, it helps us to have true or false judgments.In This research, we want to speak about truth and falsity in the views of philosophers who is before Descartes. Next, we discuss it in his philosophy and some of his Scholars. Then, we explain that there are two versions of Dynamic and Static Interpretations of false material ideas, so that previous is about the unity of meaning of material falsity in Meditations and «Forth Replies» and the Later is about multiplicity of it in mentioned texts and Principles of Philosophy. Finally, we conclude that the quotations of truth and falsity or material falsity in Descartes' philosophy are different and complement, not inconsistent; and we should consider three mentioned text to achieve the uniqe and integrated viewpoint in Descartes' truth and falsity or material falsity
Considering the truth on Meditation on First Philosophy