بررسی و تحلیل تطبیقی اندیشههای عرفانی عینالقضاه همدانی و ابنعربی
بابک سوداگر
ادبیات فارسی و زبان های خارجی
۱۴۰۱
۱۹۲ص.
سی دی
دکتری
زبان و ادبیات فارسی ادبیات عرفانی
۱۴۰۱/۰۶/۲۰
جریان عرفان اسلامی در یک دستهبندی، به دو سنت: اول (دوران عملگرایی و خانقاهی که از آغاز پیدایش تا سدة هفتم هجری را دربرمیگیرد) و دوم (شکلگیری و نضج عرفان نظری با ظهور ابنعربی) تقسیم میشود. در سنت نخست، عینالقضاه با وجه غالب عشق، سهم به سزایی در شکلگیری بُعد نظری داشته است. معرفت در تفکر او دو لایه دارد: معرفتالله که از آن به معرفت تجربی (عشق فردی) و معرفتالناس که از آن به معرفت معیشتی، یعنی تحقق هستی به عنوان عرضی از جوهر وجود خدا (جوهر یگانه)، تعبیر میشود. در نظام فکری عینالقضاه، هر یک از مفاهیم عمدة الهیات اسلامی به صورت منظم و پیوسته، در دو حوزة «طور عقل» و «طور ورای عقل»، به شکلی دوگانه تعبیر میشود. عینالقضاه با نظام معرفتی - مکاشفتی خاص خود در تحول مبانی عرفانی سنت نخست و شکلگیری پارادایمهای محوری سنت دوم تاثیر قابل توجهی دارد چنانکه به احتمال زیاد ابنعربی در پارهای از انگارههای معرفتی و هستیشناختی خود مانند «طور ورای عقل»، «تجلّی واحد» در عالم تعیّنات، «تکرارناپذیری در تجلّی»، اندیشة «خلق مدام یا تجدّد اکوان» و... از او متأثر بوده است. در سدة هفتم هجری شکلگیری مکتب عرفانی ابنعربی نقطة آغازی برای پیدایش سنت دوم عرفانی قرارگرفت. جهانبینی عرفانی ابنعربی بر پایة تقابل محوری «حق و خلق»، یعنی وجود واحدی که از یک وجه حق و از وجه دیگر خلق خوانده میشود، استوار است. بر اساس هستیشناسی ابنعربی، وجود در عین حال که حقیقتاً واحد است در یک تقسیمبندی کلی به ذات و جلوة ذات تقسیم میشود. او با معرفی الگووارههایی نظیر: «اعیانثابته، فیضأقدس و مقدس، انسانکامل، حضرات خمس و...» استعارة مرکزی خود، «وحدتوجود»، را تفسیر کرده، بینش عرفانی - فلسفی خود را بر مدار آن تحقق بخشیده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل تطبیقی آرای عرفانی عینالقضاه، به نمایندگی سنت اول، و ابنعربی، نقطه آغاز سنت دوم، برای دستیابی به جهانبینی عرفانی آنها، با استفاده از شیوة تحلیلی - تطبیقی است. نتیجة تحقیق بیانگر آن است که این دو «متفکر صوفینهاد» در اندیشههای عرفانی خود دارای اشتراکات و اختلافاتی هستند. از وجوه اشتراک میتوان به این موارد اشاره نمود: در حوزة معرفتشناسی، معرفت شهودی و «طور ورای عقلی» در نظرگاه عرفانی آنان بر دیگر ابزارهای معرفتی رجحان دارد و «منِ» متعالی (یا فرامن)، به عنوان منبع کشف و الهام عارفانه، در نظام معرفتیشان حضوری برجسته دارد. در قلمرو هستیشناسی نیز، «عشق» سرمایة تفکرعرفانی آنان است و بسیاری از مهمترین دیدگاههای عرفانیشان مانند عنصر «تجلّی»، «سیرحبّی وجود»، «وحدت ادیان» و حتی اصل «انسان کامل» در سایة آن قابل تفسیر است؛ «وحدتوجود» مبنای جهانبینی هر دو عارف است و نظریة «خلق مدام» یا «تجدّد اکوان»، واسطهالعقد سلسله مباحث هستیشناسی آنها به شمار میشود. از وجوه اختلاف میتوان به این موارد اشاره کرد: اساس سلوک عرفانی عینالقضاه نفی وجود از خلق و اساس عرفان ابنعربی پذیرش اصالت وجود و مراتب وجودی است. در منظومة عرفانی عینالقضاه، توجه صرف به خالق در رأس معرفتشناسی عرفانی قرار دارد ولی در عرفان ابنعربی توجه به خلق و حق توأماناند. در عرفان عینالقضاه عنصر «عشق» و نیز اصل «تجلّی» رویکردی معرفتی و در مکتب ابنعربی وجهة هستیشناسی دارند؛ به عبارتی، حقیقت وجود در منظر عینالقضاه به آفرینش از عدم، و در نگاه ابنعربی به صورت تجلّی از علم به عین تفسیر میشود
The flow of Islamic mysticism in one category is divided into the first tradition (the era of pragmatism and monasticism that consist of the beginning of the creation to the seventh century of the Hijri) and the second (the time of the formation and maturity of theoretical mysticism with the emergence of Ibn Arabi). In the first tradition, Ain al-Quzat, with the dominant aspect of love, has played a significant role in the formation of the theoretical dimension. In his view, knowledge has two layers: the knowledge of God, which is interpreted as empirical knowledge (individual love) and the knowledge of people, which is interpreted as subsistence knowledge, it means, the realization of existence as another aspect of the essence of God's existence.In the intellectual system of Ain al-Quzat, each of the main concepts of Islamic theology is interpreted in a double manner, in a regular and continuous manner, in the two domains of "the form of reason" and "the form beyond reason". Ain al-Qudzah, with his special epistemological-revelation system, has a significant impact on the transformation of the mystical foundations of the first tradition and the formation of the central paradigms of the second tradition, as it is most likely that Ibn Arabi in some of his epistemological and ontological ideas, such as the form beyond wisdom, the manifestation of a single entity in the world of determinations, the unrepeatability in Manifestation, constant creation or renewal of the universe, etc., were influenced by him. In the 7th century of Hijri, the formation of Ibn Arabi's mystical school was the starting point for the emergence of the second mystical tradition.Ibn Arabi's mystical worldview is based on the binary opposition of "right and man ", it means that, the existence of a unit which is called right from one side and man from the other side. Based on Ibn Arabi's ontology, existence, while it is truly a unit, it is divided into essence and manifestation of essence. By introducing models such as: "fixed grandee, pure and holy welfare, Perfect Man, Hazrat Khums, etc. ", he interpreted his central metaphor, unity of existence, and realized his mystical-philosophical vision based on it.The purpose of the present research is to investigate and analyze the mystical opinions of Ain al-Quzat, representing the first tradition, and Ibn Arabi, the starting point of the second tradition, to achieve their mystical worldview, using the analytical-comparative method. The result of the research shows that these two "Sufi-character thinker" have commonalities and differences in their mystical thoughts. From the points of commonality, we can mention the following: in the field of epistemology, intuitive knowledge and "beyond intellectual mode" in their mystical point of view have priority over other epistemological tools, and the dignified "I" (or beyond me), as a source of mystical discovery and inspiration, it has a prominent presence in his knowledge system. Also in the realm of ontology, "love" is the foundation of his mystical thinking, and many of his most important mystical views, such as; the element of "manifestation", "the loving path of existence", "unity of religions" and even the principle of "perfect human being" can be interpreted in its attention; "The unity of existence" is the basis of the worldview of both mystics, and the theory of "continuous creation" or "renewal of the universe " is considered as the mediator of the series of their ontological discussions. Among the difference, we can point out the followings: the basis of the mystical approach of Ain al-Quzat is the negation of existence from creation, and the basis of Ibn Arabi's mysticism is the acceptance of the originality of existence and levels of existence. In the mystical system of Ain al-Quzat, only attention to the creator is the main thing in mystical epistemology, but in Ibn Arabi's mysticism, attention to creation and truth are together. In the mysticism of Ain al-Quzat, the element of "love" and the principle of "manifestation" have an epistemological approach, and in Ibn Arabi's school, they have an ontological approach; In other words, the truth of existence is interpreted as creation from non-existence in the view of Ain al-Quzat, and in the view of Ibn Arabi as a manifestation of knowledge to the outward.Key words: Ain al-Quzat, Ibn Arabi, mystical epistemology, mystical ontology, adaptation.
A Comparative Anology and Review Of The Mystical Thoughts of Ayn-al Quzat Hamadani and Ibn -e Arabi