تحلیل تطبیقی اذن ولی در نکاح از دیدگاه فقه و حقوق موضوعه ایران و عراق
زهرا باقری ریزی
الهیات و علوم اسلامی
۱۴۰۱
۷۶ص.
سی دی
کارشناسی ارشد
فقه و حقوق اسلامی
۱۴۰۱/۰۶/۰۹
نکاح و تشکیل خانواده ازجمله مهمترین مواردی است که در اسلام به آن تأکید شده است. اهمیت نکاح و تشکیل خانواده در حدی است که پیامبر اکرم (ص) میفرماید: هر که ازدواج کند نیم دین خود را کامل کرده است. این پژوهش در 3 فصل به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تحلیل تطبیقی اذن ولی در نکاح از دیدگاه فقه و قوانین موضوعی ایران و عراق پرداخته است؛ و یافتههای حاکی از پژوهش اینچنین بیان مینماید که: در بعضی موارد دختر باکره بدون اذن پدر به ازدواج اقدام مینماید. در مورد صحیح و یا باطل بودن چنین نکاحی بین فقهای اسلام اختلاف نظراتی به چشم میخورد. میتوان اینچنین بیان نمود که در مذاهب اربعه، دو نظر به چشم میخورد؛ دیدگاه اول، نظر اکثریت فقها میباشد، بطلان نکاح را بیان مینماید و دیدگاه دوم که نظر مذهب حنفی میباشد، این نکاح را صحیح میدانند. در حقوق عراق نیز اذن ولی شرط صحت نکاح میباشد. همچنین فقهای شیعه در این خصوص پنج دیدگاه دارند: استمرار ولایت برای پدر و جد پدری، استقلال باکره رشیده در نکاح، تشریک ولایت میان دختر و ولی ثبوت ولایت دائم در عقد نکاح دائم و سقوط آن در نکاح منقطع و سقوط ولایت در نکاح دائم و ثبوت آن در نکاح منقطع. در نظام حقوقی کشورمان ایران اذن پدر، شرط تنفيذ عقد نکاح است و تنها درصورتیکه پس از ازدواج یادشده، پدر یا جد پدری نکاح صورت گرفته را تنفیذ کنند، ازدواج صحیح میباشد. ازجمله موارد سقوط اذن، ممانعت غیرموجه و عدم دسترسی به ولی میباشد.در این خصوص میان مذاهب اسلامی اختلافنظر هست. اکثر قریب بهاتفاق فقهای امامیه مراجعه به حاکم را شرط نمیدانند بهگونهای که بر عدم لزوم مراجعه به حاکم، ادعای اجماع شده است اما اکثر علمای اهل سنت، مراجعه به حاکم را لازم میدانند
Marriage and family formation are among the most important issues that have been emphasized in Islam. The importance of marriage and family formation is to the extent that the Holy Prophet (PBUH) says that whoever marries has completed half of the religion. In this chapter, in 3 chapters, we have studied the comparative analysis of permission in a descriptive-analytical method from the perspective of jurisprudence and thematic laws of Iran and Iraq, and the findings of the research are as follows: Marries. There is disagreement among Islamic jurists about the validity or invalidity of such a marriage. It can not be said that in the four religions, there are two views; The first view, which is the opinion of the jurisprudential majority, states the invalidity of marriage, and the second view, which is the view of the Hanafi religion, considers this marriage to be correct. In Iraqi law, the permission of the guardian is a condition for the validity of the marriage. Shiite jurists also have five views in this regard: the continuation of the province for the father and paternal grandfather, the independence of a virgin raised in marriage, the sharing of the province between the daughter and the guardian, the establishment of a permanent province in a permanent marriage and its fall in a broken marriage and the fall of the province In a permanent marriage and its confirmation in a broken marriage. In the legal system of our country, the permission of the father is a condition for the marriage to be enforced, and the marriage is valid only if the father or paternal grandfather of the marriage enforces the marriage after the mentioned marriage. , Lack of access to the guardian. There is disagreement among Islamic religions in this regard. The vast majority of Imami jurists do not consider referring to the ruler as a condition, so that there is a consensus on the necessity of referring to the ruler, but most Sunni scholars consider it necessary to refer to the ruler
Comparative analysis of permission in marriage from the perspective of jurisprudence and thematic laws of Iran and Iraq