بررسی تطبیقی مضامین مشترک در امثال و حکم کردی و فارسی
فرست لفتی رضا
ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
۱۴۰۱
۲۶۸ص.
سی دی
دکتری
زبان و ادبیات فارسی
۱۴۰۱/۰۴/۱۵
پیوند زبان فارسی و زبان کردی، پیوندی دیرینه و استوار است. میزان بالای واژگان مشترک در این دو زبان- که تنها تفاوتشان در گویش و نوع ادای کلمات است- ازجمله نشانههای این پیوند استوار است. چنین پیوندی ریشه در تعلق دو زبان فارسی و کردی به یک خانوادۀ زبانی دارد و نشانۀ آن است که فارسیزبانان و کردیزبانان از دیرباز و در طول دورههای تاریخی، پیوستگیها و مشترکات فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و نژادی متعددی باهم داشتهاند. این اشتراکات و پیوندها بیشتر در حوزۀ ادبیات عامه و بهطور خاص در امثال و حکم این دو زبان نمود پیدا کرده است. بر اینپایه، این پژوهش به بررسی مضامین مشترک امثال و حکم فارسی و کردی (سورانی) با تکیه بر امثال رایج و گردآوریشده در منابع معتبر فارسی و کردی اختصاص دارد و در مسیر پاسخدادن به این سؤالات است که اولاً مضامین مشترک امثال و حکم فارسی و کردی کدامند؟ ثانیاً این امثال در چنددسته قابلتقسیمبندی هستند؟ و ثالثاً امثال مذکور در سطح لفظی و معنایی چه تفاوتهایی باهم دارند؟ نگارنده با توجه به تسلط به زبان فارسی و کردی و آگاهی نسبی در زمینۀ امثال و حکم فارسی و کردی، دریافته است که مضمونهای مشترک و تأثیر و تأثر متقابل مثلهای فارسی و کردی، بیشتر حول محور تقابلها و دوگانهها بوده و هر کدام از این دوگانهها نیز در سه دستۀ همسان، مشابه و متفاوت قابلبررسی است. نویسنده در بررسی هر زوج مثل فارسی-کردیِ دارای مضمون مشترک، اعم از همسان، مشابه و متفاوت، سعی کرده است، در حد امکان آنها را از جهت فرم و ساختار؛ یعنی واژگان تشکیلدهندۀ مثل و ترتیب چینش واژگان و شکل بیان، و همچنین از جهت معنا و مفهوم تطبیق داده و بررسی کند. به اینترتیب، در همۀ مواردی که مثلها متفاوت بودند و نیز در پارهای از موارد که مثلها مشابه بودند (در صورت نیاز)، وجوه تفاوت مثلها در سطح زبان و شیوه بیان، تحلیل و مشخص شد. در تحلیل مثلهای همسان نیز بیشتر پیام مشترک دو مثل مورد توجه بوده است. در هردو زبان، غالب مثلهای موردبحث در زمینههای اخلاقی، اجتماعی، دینی و فرهنگی با یک رویکرد واحد یا مشابه بیان شدهاند. به عبارت بهتر، غالب مفاهیم موردنکوهش در زبان فارسی، در زبان کردی نیز نکوهیده شده است و مفاهیم اخلاقی والا و مورد تشویق در زبان فارسی، در زبان کردی نیز باارزش و مورد توصیه و تشویق بودهاند. این امر، ریشه در قرابتها و پیوندهای استوار دینی و نژادی فارسی و کردی دارد زیرا امثال و حکم ماحصل زندگی و تجربیات اقوام و ملتها در گسترۀ تاریخ بوده و آیینۀ تمامنمای شیوۀ زندگی و درکنارهمزیستن آنهاست. بهعنوان نتیجۀ کلی، مزیت این نوع پژوهشها، کمک به شناخت هرچهبهتر اشتراکات فرهنگی، ادبی، اجتماعی و تاریخی گویشوران زبان فارسی و کردی است. کارهایی از این نوع میتواند زمینۀ تقویت روابط فرهنگی و انسانی فارسیزبانان و کردیزبانان را در داخل ایران و در سطح منطقه فراهم سازد و درنتیجه به همبستگی ملی و منطقهای کمک کند.
The relationship between Persian and Kurdish is a long-standing one. The great frequency of cognates in these two languages - the only difference being the dialect and the type of pronunciation - is a proof of this connection. Such a connection is rooted in the fact that Persian and Kurdish belong to the same language family, and is a testament to the fact that Persian and Kurdish speakers share many cultural, social, geographical and racial similarities throughout history. These unities and connections are mostly manifested in the field of popular literature, especially in the parables and aphorisms of these two languages. Based on this, this research is dedicated to the study of common themes of Persian and Kurdish Parables and Aphorisms (Sorani) based on common proverbs collected in reliable Persian and Kurdish sources. This research will attempt to answer these questions: what are the common themes of Persian and Kurdish Parables and Aphorisms? Secondly, how many categories can these parables and aphorisms be classed into? And third, what are the differences between the parables and aphorisms on the verbal and semantic level? The author, considering his mastery of Persian and Kurdish language and relative grounding in Persian and Kurdish parables and aphorisms, has found that the common themes and mutual influence of Persian and Kurdish parables are mostly around the axis of contrasts and dualities, each of which can be examined in 3 classes of analogy, similarity and differences. In examining any Persian-Kurdish duos with a common theme, including analogy, similarity and differences, the author has tried to examine them as much as possible in terms of form and structure; that is, to adapt and examine the words that make up the parable and the order of the words and the form of expression, as well as in terms of meaning and concept. Thus, in all cases where the parables and aphorisms were different, as well as in some cases where the proverbs were similar (if necessary), the differences between the proverbs at the level of language and manner of expression were analyzed and identified. In the analysis of identical parables, most of the common message of the two parables has been considered.In both languages, most of the parables discussed in the moral, social, religious and cultural contexts are expressed with a single or similar approach. In other words, most of the derogatory concepts in Persian are derogatory in Kurdish, and the exalted moral and complimentary concepts in Persian have also been valuable and complimentary in Kurdish. This is rooted in the strong religious and ethnic ties of Persian and Kurdish. Because proverbs and parables are the product of the lives and experiences of peoples and nations throughout history and are a clear reflection of their way of life and living together.As a result, the advantage of this type of research is to help better understand the cultural, literary, social and historical commonalities of Persian and Kurdish speakers. Such works can strengthen the cultural and human relations between Persian speakers and Kurdish speakers inside Iran and at the regional level, and as a result contribute to national and regional solidarity.\
Comparative Analysis of Common Themes in Persian and Kurdish Parables and Aphorisms