بررسی همسویی و رقابت در سیاست خارجی عربستان سعودی و امارات متحده عربی در عراق، سوریه و یمن پس از 2011
سعید عیسی زاده
حقوق و علوم اجتماعی
۱۴۰۰
۱۵۱ص.
سی دی
کارشناسی ارشد
علوم سیاسی – گرایش علوم سیاسی
۱۴۰۰/۱۱/۰۵
چکیدهبررسی سیاست خارجی عربستان سعودی و امارات به دلایل مختلف واجد اهمیت است. نخست، این دو کشور یکی از مؤثرترین بازیگران غرب آسیا و جهان عرب تلقی میشوند. این در حالی است که بسیاری از دولتهای کلیدی مدعی رهبری در جهان عرب با مشکلات و بحرانهای داخلی جدی روبرو هستند. دوم، عربستان سعودی و تا حدی امارات ازجمله مهمترین بازیگران منطقهای تأثیرگذار بر اهداف و منافع منطقهای جمهوری اسلامی¬ایران تبدیلشدهاند و رقابتها و اختلافات مهمی¬بین ایران و این دو کشور در حوزهها و بحرانهای مختلف منطقه وجود دارد. نکته سوم اینکه سیاست خارجی امارات و عربستان در طول سالهای پس از ۲۰۱۱ بهتدریج ابعاد و دگرگونیهای نوینی را تجربه کرده است که در دهههای گذشته ملموس نبوده است. از سال 2011 تا 2016 شاهد نوعی همسویی میان عربستان و امارات متحده عربی بهعنوان دو کشور مهم عربی-سنی خاورمیانهای برای تأثیرگذاری بر تحولات عراق، سوریه و یمن هستیم بااینحال پس از سال 2016 رقابت عربستان و امارات بهویژه در یمن بالا گرفت، رقابتی بر سر رهبری جهان سنی عرب است. بهطورکلی عربستان در سیاست خارجی خود در کشورهای عراق، سوریه و یمن چند هدف را دنبال میکند که عبارت است از:1-تثبیت و تضمین بیشتر امنیت سیاسی، اقتصادی و نظامی. 2-افزودن بر قدرت چانهزنی بینالمللی 3-کاستن از قدرت مانور همسایگان رقیبی چون ایران. ازاینرو جهت نیل به چنین اهدافی از هر نوع ابزاری در نگاه سیاستمداران عربستانی منطقی به نظر میرسد.هدف اصلی عربستان و امارات، دور ساختن سوریه از ایران و محور مقاومت است که باسیاست آمریکا و رژیم صهیونیستی مبنی بر فشار حداکثری و منزویسازی ایران در منطقه هماهنگ است. سیاست عربستان در عراق با اهدافی چون ثبات در عراق، جلوگیری از حلقه اتصال ایران، عراق، سوریه و حزبالله لبنان و همچنین جلوگیری از به حاشیه رفتن سنیها در عراق دنبال میشود. امارات در عراق، با حمایت از احزاب سنی، ایجاد رسانههای عربی زبان جدید و تشویق احزاب کرد به جداییطلبی به دنبال گسترش نفوذ و تأثیرگذاری بر روندهای سیاسی در عراق و افزایش فشار بر سیاست منطقهای ایران و ترکیه است. عربستان و امارات با حمله به یمن، اقدام به تقسیم حوزههای نفوذ خود کردند. عربستان بیشترین منافع خود را در شمال یمن و مقابله با انصار الله میدانست در مقابل امارات نیز منافع خود را در جنوب یمن جستجو میکرد. بعد از سال 2016، عواملی چون پیشروی عربستان در یمن، چشم دوختن عربستان به نفت یمن و دشمنی امارات با اخوان المسلمین باعث شد دو کشور وارد نوعی رقابت و تنش در جنوب یمن شوند.پژوهش حاضر بر اساس نظریه واقعگرایی کلاسیک و واقعگرایی ساختاری، در پی پاسخ به این سؤال است که زمینههای همسویی و رقابت در سیاستهای عربستان و امارات در خاورمیانه پس از سال 2011، بهویژه در عراق، سوریه و یمن چگونه بروز یافته است؟ مهمترین جنبه همگرایی میان عربستان و امارات روابط راهبردی این دو کشور با آمریکا است. هویت مشترک عربی- خلیجی که با تشکیل نهادهای چون شورای همکاری خلیجفارس همراه بوده است منجر شده تا کشورهای عربی حوزه خلیجفارس دارای هویت مشترکی شوند که در این میان عربستان و امارات با توجه به داشتن مرزهای مشترک، اهداف مشترک و منافع مشترک در بحرانهای منطقه از ظرفیتهای بیشتری برای ایجاد یک هویت مشترک برخوردار هستند و باعث همگرایی میان عربستان و امارات شده است. عواملی چون اختلافات مرزی و اختلافات در بحران یمن باعث واگرایی در میان عربستان و امارات میشوند. نتایج نشان میدهد با افزایش نقش راهبردی آمریکا در عربستان و امارات و با توجه به روابط گرم میان محمد بن سلمان و محمد بن زائد همگرایی این دو کشور باهم بیشتر خواهد شد.
Abstract: Examining the foreign policy of Saudi Arabia and the UAE is important for a variety of reasons. First, these two countries are considered one of the most influential players in West Asia and the Arab world. However, many key governments claiming leadership in the Arab world are facing serious internal problems and crises. Second, Saudi Arabia and to some extent the UAE have become among the most important regional actors influencing the goals and interests of the Islamic Republic of Iran, and there are significant rivalries and differences between Iran and the two countries in various areas and crises in the region. The third point is that the foreign policy of the UAE and Saudi Arabia during the years after 2011 has gradually experienced new dimensions and changes that have not been tangible in recent decades. From 2011 to 2016, we are witnessing a kind of alignment between Saudi Arabia and the United Arab Emirates as two important Sunni Arab-Arab countries in the Middle East to influence developments in Iraq, Syria and Yemen. The leadership of the world is the Sunni Arab. In general, Saudi Arabia pursues several goals in its foreign policy in Iraq, Syria and Yemen, which are: 1. Stabilizing and further guaranteeing political, economic and military security. 2- Increasing the power of international bargaining 3- Reducing the maneuvering power of rival neighbors such as Iran. Therefore, in order to achieve such goals, any tool seems reasonable in the eyes of Saudi politicians.The main goal of Saudi Arabia and the UAE is to keep Syria away from Iran and the axis of resistance, which is in line with the policy of the United States and the Zionist regime to put maximum pressure and isolate Iran in the region. Saudi policy in Iraq is pursued with goals such as stability in Iraq, preventing the connection between Iran, Iraq, Syria and Hezbollah in Lebanon, as well as preventing the marginalization of Sunnis in Iraq. The UAE in Iraq seeks to expand its influence and influence over political processes in Iraq and increase pressure on regional politics in Iran and Turkey by supporting Sunni parties, creating new Arabic-language media, and encouraging Kurdish separatist parties. Saudi Arabia and the UAE invaded Yemen and divided their spheres of influence. Saudi Arabia knew its greatest interests in northern Yemen and confronted Ansarullah, while the UAE also sought its own interests in southern Yemen. After 2016, factors such as Saudi Arabia's advance in Yemen, Saudi Arabia's eye on Yemeni oil, and the UAE's enmity with the Muslim Brotherhood caused the two countries to enter into a kind of rivalry and tension in southern Yemen.The present study, based on the theory of classical realism and structural realism, seeks to answer the question of how the areas of alignment and competition in the policies of Saudi Arabia and the UAE in the Middle East after 2011 have emerged, especially in Iraq, Syria and Yemen. The most important aspect of the convergence between Saudi Arabia and the UAE is the strategic relationship between the two countries and the United States. The joint Arab-Gulf identity, which has been accompanied by the formation of institutions such as the Persian Gulf Cooperation Council, has led to the Arab Gulf states having a common identity. They have more capacity to create a common identity and have led to convergence between Saudi Arabia and the UAE. Factors such as border disputes and disputes in the Yemeni crisis cause divergence between Saudi Arabia and the UAE. The results show that with the increasing strategic role of the United States in Saudi Arabia and the UAE, and given the warm relations between Muhammad ibn Salman and Muhammad ibn Zayed, the convergence of the two countries will increase.
A Study about the Alignment and Competition in Saudi Arabia and the UAE Foreign Policies in Iraq, Syria and Yemen after 2011