چکیده هابز و اسپینوزا از جمله فیلسوفانی هستند که به نحو نظام مندی اندیشة سیاسی شان را به انسان شناسی منتج از آن مرتبط می دانند. بر همین اساس آن ها سعی کردند که به تحلیل مفاهیمی چون صیانت از ذات، وضع طبیعی، وضع مدنی، قرارداد اجتماعی، امنیت، آزادی و نوع برتر حکومت بپردازند. اسپینوزا در برخی جهات از هابز تاثیر پذیرفته است، اما به جهت تفاوت در منطق و فلسفة آن دو، تفاوت چشم گیری در ارائة کارکردهای اندیشة سیاسی این دو فیلسوف مشاهده می کنیم. پایان نامه حاضر در چهار فصل تدوین شده است. در فصل اول گزارش مختصری از پیشینه تاریخی جایگاه انسان در اندیشۀ فیلسوفان تا زمان هابز و اسپینوزا ارائه شد.به دنبال پاسخ به پرسش دوم نشان دادیم که چگونه هابز با برگزیدن روش هندسه در تحلیل انسان به چه آموزه هایی دربارۀ انسان دست یافت. در فصل سوم نیز قبل از پرداختن به قسمت جایگاه انسان در فلسفه اسپینوزا، نیز پیوندی از نظریه شناخت و متافیزیک او عرضه می شود چرا که جایگاه انسان به عنوان موجودی متناهی با دو صفت بعد و فکر را در طبیعت نشان می دهد و تا این روشن نشود هیچ چیز درباره طبیعت و امکان شادی و آزادی انسان نمی توان گفت. سپس با برشمردن شباهت ها و تفاوت های میان هابز و اسپینوزا از این منظر به مطالعه ای تطبیقی پرداخته ایم. فلسفه سیاسی اسپینوزا بر پایة اخلاق و عقل است تا جایی که ویژگی بارز آن عشق به انسان و اهمیت عقل در سرشت انسان است. فلسفة سیاسی هابز فیزیک بنیاد و حس بنیاد است و ویژگی بارز آن نگرشی بدبینانه به انسان و تفسیری مادی از سرشت انسان است. بر همین اساس اصل صیانت از ذات در هابز تنها به معنای صیانت از جسم است و نوع برتر حکومت به زعم وی سلطنت مطلقه است که تنها هدف آن حفظ جان شهروندان و تأمین امنیت جامعه است. اما صیانت از ذات برای اسپینوزا فراتر از صیانت جسم است و صیانت از عقل را که در اوج فعالیتش همراه با بالاترین مرتبۀ آزادی است را نیز شامل می شود. لذا به زعم وی، هدفِ نوع برتر حکومت، یعنی دموکراسی، کمال و سعادت شهروندان، ترویج عقل و رشد حیات ذهنی انسان است.
Abstract Hobbes and Spinoza are among the philosophers who systematically relate their political thought to the resulting anthropology. Accordingly, they tried to analyze concepts such as protection of nature, natural status, civil status, social contract, security, freedom, and the superior type of government. Spinoza has been influenced by Hobbes in some ways, but due to the differences in the logic and philosophy of the two, we see a significant difference in the presentation of the functions of the political thought of the two philosophers. The present thesis is compiled in four chapters. In the first chapter, a brief report on the historical background of human status in the philosophical era was presented. In the second chapter, in answer to the second question, we show how Hobbes achieved what by choosing the method of geometry in human analysis. In the third chapter, before dealing with the position of the human in Spinoza's philosophy, a report on his metaphysics and theory of cognition is presented because it shows the position of human as a thinking being in nature and until this is clear, nothing about nature and possibility Human happiness and freedom can not be said. Finally, the similarities and differences between Hobbes and Spinoza from this perspective and their comparative study were discussed. Spinoza's political philosophy is based on morality and reason, to the extent that it is characterized by love for humanity and the importance of reason in human nature. Hobbes' political philosophy is the physics of the foundation and the sense of the foundation, and it's obvious that is a pessimistic view of human and a materialistic interpretation of human nature. Accordingly, the principle of protection of the essence in Hobbes only means protection of the body, and the superior type of government, in his opinion, is an absolute monarchy, whose sole purpose is to protect the lives of citizens and ensure the security of society. But for Spinoza, the protection of the essence goes beyond the protection of the body and includes the protection of the intellect. Therefore, according to him, the goal of the superior type of government, namely democracy, perfection, and happiness of citizens, is to promote reason and the growth of human mental life.
The Place of Human in the Philosophy of Hobbes and Spinoza